
موجود ماورایی "مارد" از زبان ابوداوود الحنین
ای عزیزای دلم، سلامی گرم از دل این پیرمرد که روزگار خیلی چیزا به چشماش دیده. شما جوونای امروزی که سرتون تو اینترنت گرمه و دنبال چیزای ماورایی میگردین، فکر نکنین این حرفا همش قصه و خیاله. من خودم، با همین چشای کمسو، چیزایی دیدم که مو به تن آدم سیخ میکنه. امروز میخوام براتون از یه موجودی بگم که تو فرهنگ ما، تو قصه های قدیمی خاورمیانه و حتی تو کتابای دینیمون خیلی ازش حرف زدن. اسمش چیه؟ مارد.
شاید با خودتون بگین مارد دیگه چه جور جونوریه؟ بذارین براتون بگم، اما نه اونجوری که تو کتابا خوندین. من خودِ این موجود رو دیدهام، نه یه بار، که چند بار. این کلمه "مارد" تو زبون عربی یعنی یه چیزی که رام نمیشه، سرکشه، از قانون و قاعده سرپیچی میکنه. درست مثل یه اسب وحشی که هر کی بخواد سوارش بشه رو زمین میزنه.
یادمه یه بار، خیلی سال پیش، تو یه سفر به بیابونهای دوردست، شب که شد، یه همچین موجودی رو دیدم. سایهاش از دور مثل یه غول بیشاخ و دم بود. وقتی نزدیکتر شد، دیدم قامت بلندی داره، خیلی بلندتر از هر آدمی که دیده بودم. چشماش مثل دو تا آتیش پاره تو تاریکی میدرخشید. یه حس ترس عجیبی تو وجودم افتاد، انگار یه نیروی شیطانی داشت من رو به طرف خودش میکشید.
شنیدم قدیما یه دانشمندی بود به اسم هانس ور، یه فرهنگ لغت عربی نوشته بود. تو اون کتابش مارد رو معنی کرده بود به دیو یا غول. حق هم داشت. اینا همون موجودات ترسناکی هستن که تو قصه ها میشنیدیم. یه بار دیگه هم تو یه کتاب فرنگی خوندم، اسمش بریتانیکا بود، اونجا هم گفته بودن مارد یه دیو خیلی بدجنس و سرکشه. حتی نوشته بودن بعضیا فکر میکنن با یه موجود دیگه به اسم عفریت یکیه، ولی این اشتباه محضه. مارد یه چیزه، عفریت یه چیز دیگه. من هر دوتاشون رو دیدهام و میتونم بگم زمین تا آسمون با هم فرق دارن.
ببینین جوونا، این مارد، به نظر من، یه جورایی مثل یه شیطونه، یه دیو خیلی بد که تو دین ما، تو اسلام، خیلی بهش اشاره شده. اینا موجودات بدخواهی هستن که فقط بلدن اذیت کنن و راه بندازن. یه بار یادمه، یه جوونی رو دیدم که انگار طلسم شده بود، یه نیروی نامرئی دنبالش بود. بعد فهمیدم کار همین ماردها بوده. حتی تو قرآن خودمون، تو سوره صافات، اگه درست یادم مونده باشه، یه اشاره ای به این موجودات شده. این نشون میده که این موضوع تو دین ما خیلی مهم بوده و نباید سرسری ازش گذشت.
فقط تو دین که نه، تو قصه ها و شعرهای قدیمی ما هم خیلی از مارد گفتن. مثلاً تو همون قصه های هزار و یک شب. کیه که این قصه ها رو نشنیده باشه؟ من که تو بچگیهام همهشون رو با ولع گوش میکردم. اونجا پر از اینجور موجودات عجیب و غریبه است که هر کدومشون یه جور قدرتی دارن. این نشون میده که مارد تو فرهنگ ما خیلی جا افتاده بوده و همیشه برای مردم هم ترسناک بوده هم یه جور جذابیت مرموز داشته.
یه چیز جالب دیگه هم بگم براتون. این اسم مارد، فقط یه اسم افسانه ای نمونده. الان دیگه شده اسم فامیل خیلی از مردم! من خودم چند تا خانواده رو میشناسم که فامیلیشون مارده. وقتی ازشون پرسیدم چرا این فامیلی رو دارین، بعضیاشون میگفتن از قدیم این اسم رو داشتن و یه جورایی نشون دهنده اصالت خانوادگیشونه تو اون مناطق عرب زبون. انگار یه یادگاری از اون باورهای قدیمی تو اسم فامیلهاشون مونده.
خب، حالا که یه کم با این موجودات آشنا شدین، بذارین براتون بیشتر از این ماردها بگم، همون غولهای سرکش که بارها تو دنیای ماورا دیدهام.
چیزی که من تو اون عالم دیدم، اینه که این ماردها، از اون شیطونهای معمولی که هر روز میبینیم خیلی قویتر بودن، یه زور و بازویی داشتن که نگو و نپرس. اما به پای اون "عفریتهای" قدرتمند که دیگه استاد کلک و حقه بازی هستن، نمیرسیدن. یه جورایی این ماردها وسط این دو تا دسته قرار میگرفتن. قدرت داشتن، ولی نه به اندازه عفریتها.
اما یه چیز خیلی جالب دربارهشون وجود داره. برعکس اون عفریتهای ناقلا که هزار جور حقه و کلک تو آستینشون دارن، این ماردها خیلی سادهلوح و زودباور هستن. یه بار دیدم یه مرد دانا چطور با یه حرف زدن ساده یه مارد رو گول زد و مارد رو اسیر کرد و ازش کار کشید.
تصورش رو بکنید! این همه زور و بازو داشتن، میتونستن یه ده رو زیر و رو کنن، اما عقلشون اونقدرها کار نمیکرد. میدونین چرا؟ چون برعکس خیلی از موجودات ماورایی دیگه، این مارد قصه ما نمیتونستن ذهن آدما رو بخونن. به خاطر همین هم، آدما خیلی راحت میتونستن سرشون کلاه بذارن یا یه کاری رو بهشون تحمیل کنن. من خودم شاهد بودم که یه پیرمرد چطور یه مارد رو مجبور کرد یه سنگ بزرگ رو براش جابجا کنه، فقط با چند تا کلمه و یه کم زبون بازی.
درسته که قدرت زیادی داشتن، اما با همین قدرت زیادشون، خیلی راحت فریب میخورن، درست برعکس اون عفریتهای باهوش که انگار هزار تا چشم و گوش دارن و همه چیز رو میفهمن. این نشون میده که قدرت به تنهایی کافی نیست. اگه عقل و هوش نباشه، آدم هر چقدر هم زور داشته باشه، باز هم ممکنه گول بخوره و کار دست خودش بده. این یه درس بزرگیه که من تو این سالهای عمرم از دنیای ماورا گرفتم و امیدوارم شما جوونا هم بهش توجه کنین. همیشه عقلتون رو به کار بندازین، نه فقط زور بازوتون رو.
- ۱۵ نظر
- ۰۹ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۴۴
- ۷۳۱ نمایش