بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

ابو داوود الحنین، شخصیتی شناخته شده در میان دعانویس آن و پیشگویان عرب‌زبان و فارسی زبانان است، و به دلیل رویکرد منحصر به فرد خود در استفاده از آیات قرآنی برای حل مشکلات مردم و دفع اجنه و زار، مورد توجه قرار گرفته است. او که پیشینه‌ای در مذهب صابئین مندائیان داشته، به دین مبین اسلام گرویده و در مقابل روش‌های سنتی بابا زارها که شامل برپایی مراسمات پرهزینه و قربانی کردن حیوانات است، موضع گرفته است. ابو داوود الحنین بر این باور است که باید با استفاده از قرآن کریم و بدون نیاز به مراسم گران‌قیمت، زار را دفع کرد. این دیدگاه او را از دیگر بابا زارها متمایز می‌کند که معتقدند برای دفع زار باید مراسم خاصی برگزار شود. ابو داوود الحنین اعتقاد دارد که برخی از این افراد بیشتر به دنبال منافع مالی خود هستند تا درمان واقعی افراد. کارهای او که به عنوان رحمانی توصیف می‌شوند، بر پایه طلسمات و دعاهای قرآنی استوار است و به گفته منتقدانش هدفش کمک به مردم و حل مشکلات آنها با روش‌هایی است که مبتنی بر ایمان و معنویت و قرآن کلام الله است. ابو داوود الحنین با این نگرش، تلاش دارد تا راهی متفاوت برای مقابله با مشکلات روحی و روانی ارائه دهد که در آن از قدرت معنوی قرآن کریم بهره گرفته شود. او همچنین در زمینه علوم غریبه و پیشگویی فعالیت دارد و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته است که در آن‌ها به استفاده از دعاها و آیات قرآنی برای دستیابی به اهداف مختلف پرداخته است. این کتاب‌ها شامل موضوعاتی چون پیشگویی‌ها، دعاها، اذکار، و اعمال مستحبه برای حل مشکلات و رفع بلایا هستند. ابو داوود الحنین با این رویکرد، تأثیری عمیق بر جامعه خود گذاشته و به عنوان یک شخصیت معنوی مورد احترام قرار گرفته است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۶۶ مطلب با موضوع «علوم غریبه و خفیه» ثبت شده است


🌌 آیا ثروت و ماورا به هم گره خورده‌اند؟

پرسش شما: آیا ثروتمندان بزرگ جهان، بی‌آنکه ما بدانیم، ارتباطی با عالم غیب و نیروهای ماورایی دارند؟
آیا نقطه اشتراکی پنهان، آنان را به رموز unseen و قوانین ناپیدای کائنات پیوند می‌زند؟


پاسخ ابوداوود الحنین:

سلامٌ علیکم ای فرزندان پاک‌سرشت و نورانی‌ام،
در برابر این پرسش ژرف و پر راز... 


جهت مشاهده متن کامل روی دکمه ادامه مطلب زیر ضربه بزنید 👇🏼


  • ابوداوود الحنین

🌿 راز عکس و نام در دعانویسی


بسم الله النور...

فرزندان دلبندم،
در مسیر سال‌ها خدمت در راه علوم خفیه و اسرار دعا و اسماء، بارها شنیده‌ام که با دلی پر از پرسش به سراغم آمده‌اید و گفته‌اید:

«استاد، آیا از روی عکس هم می‌شود دعا نوشت؟ یا فقط نام و نام مادر کافی‌ست؟»
و امروز، بگذارید این دل پیر رازی را با شما در میان بگذارد که سال‌ها در دل طریقت نهفته بود.


🔸 نام و نام مادر؛ کلید گشایش در عالم معنا

هرگاه شما نام و نام مادر شخصی را به ما می‌سپارید، ما خادمان این مسیر، با استفاده از حروف و اعداد ابجد، مسیری نورانی می‌سازیم به سوی وجود آن شخص.
نام، رمز ورود به باطن آدمی‌ست، و نام مادر، نوری‌ست که این رمز را روشن‌تر و دقیق‌تر می‌کند؛ چرا که پیوند میان کودک و مادر، پیوندی‌ست قدسی، در آفرینش، در معنا و در نور.


🔹 اما عکس...

ای جانانم،
عکس، فقط یک نام یا رمز نیست.
عکس، آینه‌ای‌ست از وجود.
گویی یک تکه از روح او در دستان ماست. آن چشمانی که در عکس می‌نگرد، همان چشمی‌ست که در بیداری به دنیا می‌نگرد؛ آن چهره، همان نقشی‌ست که بر کاغذ هست ولی پرتوی‌ست از حقیقتِ وجود او.

وقتی که ما با نیت پاک، به عکسی نگاه می‌کنیم و وردی می‌خوانیم یا عملی روحانی انجام می‌دهیم، دیگر نیازی نیست پل بسازیم یا دری بگشاییم...
چرا که ما پیشاپیش به خودِ شخص متصل شده‌ایم.


🔸 مثال دیوار و پنجره

بگذارید برای فهم بیشتر مثالی ساده بزنم:
فرض کنید که دوستی آن‌سوی دیواری ایستاده و شما می‌خواهید با او سخن بگویید:

  • اگر تنها نام و نام مادر او را دارید، مانند آن است که صدایش بزنید و از آن‌سوی دیوار پاسخی دریافت کنید.
  • اما اگر عکس او را در دست دارید، مانند آن است که پنجره‌ای بر روی آن دیوار دارید؛ او را می‌بینید، حس می‌کنید و مستقیم با او حرف می‌زنید.

پس کدام‌یک قوی‌تر است؟
بی‌گمان، پنجره دیدار تأثیرش سریع‌تر و روشن‌تر خواهد بود.


🔹 قدرت دعا بر عکس

آری فرزندم، وقتی عکس در اختیار ماست، حتی اگر نام‌ها نباشند، کار کامل انجام می‌شود. البته اگر نام و نام مادر هم باشند، چه بهتر!
اما اگر تنها عکس باشد، کفایت می‌کند. و بدان که دعاهایی که بر روی عکس خوانده یا نوشته می‌شود، به اذن الهی، سریع‌تر، مؤثرتر و عمیق‌تر به شخص می‌رسند.
چرا؟ چون انرژی و موکلین رحمانی، مسیر را بی‌واسطه می‌یابند و مستقیم بر قلب و روح فرد اثر می‌گذارند.


🔸 نکته

در این مسیر نورانی، هرچه پیوند ما با وجود فرد، ریشه‌دارتر و روشن‌تر باشد، نتیجه نیز نورانی‌تر خواهد بود. و عکس، تکه‌ای از حقیقت آن فرد است که به دست ما می‌رسد.

اگر پرسشی در دل داری یا تجربه‌ای در این زمینه داری، با دستانی باز و دلی مشتاق، منتظر شنیدن آن هستم.

در پناه حق باشید
با دعای شبانه‌روزی من،
✨ استاد ابوداوود الحنین
دعانویس مذهبی و استاد علوم غریبه و ماوراءالطبیعه
📿 وبلاگ رسمی: abudawod.blog.ir

  • ابوداوود الحنین

اسرار مگو از عالم اجنه: آنچه پیران سینه به سینه به ما آموختند

به قلم استاد ابوداوود 

​ای جویندگان حقیقت و ای رهروان طریقت، سلام بر شما. سال‌هاست که این حقیر، عمر خویش را در کنج حجره و در میان اوراق و کتب کهن، صرف شناخت عوالم پنهان از دیدگان انسان های عادی کرده‌ام. امروز بر آن شدم تا به اذن پروردگار، پرده از برخی اسرار عالم جنیان بردارم و شما را با ماهیت این مخلوقات لطیف آشنا سازم. پس با گوش جان بشنوید که این سخنان، حاصل یک عمر تجربه و ریاضت است.

​تفاوت احضار و تسخیر: مرز باریک میان امر مشروع و حرام

​بسیاری از شاگردان و مراجعین از من درباره... 

جهت مشاهده ادامه مطلب روی دکمه ادامه مطلب زیر ضربه بزنید 👇🏼 

  • ابوداوود الحنین

​به نام آنکه جان را فکرت آموخت و روح را به پرواز درآورد.


​درود بر شما، مریدان و سالکان طریق حق و جویندگان اسرار نهان.


​پرسشی از سوی یکی از یاران همدل، در باب حقیقتی شگرف و سِری از اسرار آفرینش، یعنی «پرواز روح در خواب» یا «برون‌فکنی اختری» به دست ما رسید. این مسئله که در میان اهل معرفت با نام «سیر اختری» و در کتب فرنگ با عنوان «Astral Projection» نیز شناخته می‌شود، از دیرباز ذهن حکیمان و دل عارفان را به خود مشغول داشته است. بر خود لازم دیدم تا از دریچه تجارب این پیر طریق، پرده از گوشه‌ای از این راز برگشایم.

آیا پرواز روح، افسانه است یا حقیقت؟

​در پاسخ به این پرسش بنیادین، با استعانت از حضرت حق و با تکیه بر تجارب سالیان دراز و آنچه از اساتید و اولیاءالله به ما رسیده، بی‌هیچ تردیدی می‌گوییم: آری، حقیقت است. روح آدمی، این لطیفه ربانی و گوهر گران‌بها، موجودی است مستقل از این «قالب خاکی» که ما آن را جسم می‌نامیم. تن، همچون مرکبی است و روح، آن سوارِ صاحب اختیار. در هنگامه خواب، به‌ویژه در خواب‌های ژرف و آسوده، رشته‌های اتصال میان روح و تن سست می‌گردد و این مجال برای روح فراهم می‌آید تا از این قفس تنی، موقتاً رها گشته و در عوالم دیگر به سیر و سیاحت بپردازد.

حکمت این پدیده چیست؟

​این واقعه روحانی، بی‌حکمت و سبب نیست و به چندین دلیل رخ می‌دهد:

  • سیر و سلوک و کسب معرفت: برخی ارواح مستعد، چه به صورت ناآگاهانه و چه در پی ریاضت و تمرین، این توفیق را می‌یابند که به عوالم بالاتر سفر کرده، از حقایق پنهان آگاه شوند و بر دانش و معرفت خویش بیفزایند.
  • الهامات و انذارهای غیبی: گاه، این سفر روح، حامل پیام‌ها، هشدارها و اشاراتی از عالم غیب است. روح ممکن است مکان‌ها، اشخاص یا وقایعی را ببیند که در آینده به وقوع خواهند پیوست و این خود، نوعی الهام ربانی برای هدایت یا برحذر داشتن فرد است.
  • تطهیر نفس و دفع کدورت‌ها: روح انسان در تکاپوی روزمره، از غبار کدورت‌ها و انرژی‌های منفی مکدر می‌شود. گاهی روح برای پالایش خویش و زدودن این سنگینی‌ها، از کالبد خارج می‌شود. خواب‌های پریشان و کابوس‌ها نیز گاهی حکم حجامت روح را دارند که آلودگی‌ها و انرژی‌های منفی را از ساحت آن بزدایند و آن را پاک و آماده پذیرش انوار الهی کنند.
  • مشقِ مرگ و آمادگی برای لقاءالله: از منظر عرفان، هر خواب، مرگ موقت است و هر برون‌فکنی، تمرینی است برای آن لحظه عظیم که روح برای همیشه از جسم جدا خواهد شد. این تجارب، انسان را با فرآیند جدایی از تن آشناتر می‌سازد و از هراس مرگ می‌کاهد.

نشانه‌های این سفر روحانی

​آنان که این توفیق را یافته‌اند، اغلب از تجاربی چنین سخن می‌گویند:

  • ​احساس سبکی و بی‌وزنی، گویی که از قیود تن رها گشته‌اند و بر فراز جسم خود شناورند.
  • ​نظاره کردن قالب خاکی خویش از بالا، چونان مرغی که آشیانه را از اوج می‌نگرد.
  • ​حرکت در مکان با سرعتی ورای تصور و عبور از موانع مادی چون در و دیوار.
  • ​رویارویی با موجودات نورانی و رحمانی یا مناظری که به این عالم خاکی تعلق ندارند.
  • ​ادراک یک اتصال نورانی میان روح و جسم، که حکمای باستان آن را «ریسمان سیمین» (Silver Cord) نامیده‌اند؛ حبلی که جز به اراده الهی و در لحظه مرگ حقیقی، هرگز گسسته نخواهد شد.
  • ​بیداری ناگهانی که گویی با یک تکان شدید یا احساس سقوط همراه است.

آیا این سفر مخاطره‌ای در پی دارد؟

​بدانید که حکمت بالغه الهی، حافظ جان بندگان خویش است. پرواز روح که به صورت طبیعی و غیرارادی رخ می‌دهد، به لطف آن «ریسمان سیمین» که میثاق الهی میان روح و جسم است، هیچ خطری در پی ندارد.

اما، و هزار اما، هشدار می‌دهیم که تلاش عمدی، کنجکاوانه و بدون راهنمایی استادی کارآزموده برای خروج از جسم، کاری است بس خطرناک و مذموم. این اقدام نسنجیده می‌تواند فرد را با هراس‌های جانکاه، اختلالات روحی و بدتر از همه، رویارویی با موجودات اثیری خبیث و شیاطین سرگردان مواجه سازد که در پی به دام انداختن ارواح неосторож هستند.

کلام آخر از این پیر طریق

​طریقت ما، ابوداوود الحنین، بر پایه حکمت، احتیاط و یاری‌رساندن به بندگان خدا در مسیر خیر و صلاح استوار است. ما با استمداد از ادعیه مأثوره و یاری موکلین رحمانی، بر آنیم که گره از کار فروبسته شما بگشاییم و شما را از شر بلیات محافظت کنیم؛ نه آنکه با کنجکاوی‌های بی‌مورد، درهایی را به روی شما بگشاییم که ممکن است سلامت روح و جسمتان را به خطر اندازد.

​اگر چنین تجاربی به صورت طبیعی برایتان رخ داد، با یاد و توکل به خداوند، آرامش خود را حفظ کنید و آن را نعمتی از جانب او بدانید. در صورت تکرار و بروز نگرانی، می‌توانید با ما مشورت نمایید تا به اذن حق، راهنمای شما باشیم.

​باشد که همواره در پناه الطاف حضرت حق، آرام و مستدام باشید.

​ارادتمند شما،

خادم طریق، استاد ابوداوود الحنین


  • ابوداوود الحنین
به نام او که بر پیدا و پنهان آگاه است...

فرزندانم، پیشگویی جدیدی برای شما عزیزان دارم، اتفاقات بسیار هولناکی قراره رخ بده اما آسوده باشید، این اتفاق در جمهوری اسلامی ایران رخ نخواهد داد.
تاریخ پیشگویی این پیشگویی در ۲۴/تیر/۱۴۰۴ هست
ابوداوود الحنین با شما سخن می‌گوید، با زمزمه‌ای که از اعماق زمان برمی‌خیزد و خبر از آینده‌ای می‌دهد که در تقدیر دنیا نوشته شده است.
چشمانم را که می‌بندم، ورای این عالم خاکی، صحنه‌هایی بر من آشکار می‌شود...
ببینید... آتشی از جنس نیرنگ و شرارت در حال شعله‌ور شدن است. به‌زودی، اخباری جهان را در بهت فرو خواهد برد.
اژدهایانی از پولاد از لانه‌ی خود برخواهند خاست(موشک) و سینه‌ی آسمان را به سوی یکی از کشورهای جهان خواهند شکافت. اما بدانید که این موشک ها، در شکم خود دو هدیه شوم حمل می‌کنند: یکی آتش ویرانی و دیگری، بذری از مرگی خاموش.
با فرود آمدنشان، نه تنها زمین و ساختمان ها را به آتش می‌کشند، بلکه سم و ویروس نامرئی را در هوا رها می‌کنند. مرضی جدید، بیماری‌ای واگیردار و ناشناخته و بی‌رحم، همچون غباری نحس بر سر آن دیار خواهد نشست و تن‌ها را یکی پس از دیگری در بر خواهد گرفت.
اما... تقدیر الهی را بنگرید! یکی از این موشک ها، به اراده‌ی حق، عمل نخواهد کرد، و از مسیر خود منحرف شده و در مکانی دورافتاده و خالی از سکنه، بر زمین خواهد افتاد. نه آتش از سینه‌اش بیرون خواهد جهید و نه زهر بیماری که دورن آن پنهان شده در هوا پراکنده خواهد شد. سالم و خاموش، رازی بزرگ را در دل خود نگاه خواهد داشت.
و پس از پیدا کردن آن، پرده‌ها کنار می‌رود. و این مسئله برای جهان نمایان خواهد شد. و جهانیان راز مگوی آن را درمی‌یابند و عمق این جنایت بزرگ بر همگان آشکار خواهد شد.
پس از آن روز، فرزندانم، جهان دیگر جهان پیشین نخواهد بود. منتظر حوادثی بزرگ باشید که سرنوشت عالم را دگرگون خواهد کرد.

عزیزان دلم، نیک می‌دانید که بنده برای امنیت خودم و امانتداری اسرار، نمی‌تواند پرده از هر رازی بردارم. ناگزیرم که در لفافه و بصورت رمز و اشاره سخن بگویم. این روش، نه فقط برای این پیشگویی، که برای تمام پیشگویی های گذشته‌ی من نیز چنین بوده است. هشیار باشید و از درون کلمات مطلب رو بیرون بکشید.


دعا کنید که دعا باعث میشه جلوی خیلی از اتفاقات گرفته شود.



ابوداوود الحنین



  • ابوداوود الحنین

 

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

شاگردان عزیز و پویندگان راه حقیقت، به گوش باشید که شیخ ابوداوود الحنین، خادم علوم غریبه و عوالم ماوراء، از اسرار ملک احمر ابی محرز برایتان پرده برمی‌دارد. سالیان درازی است که این بنده حقیر با اذن و لطف پروردگار، در اعماق این عوالم قدم. گذاشته‌ام و بارها و بارها با چشم سر و دل، شاهد


جهت مشاهده ادامه مطلب روی دکمه ادامه مطلب زیر ضربه بزنید 👇🏼

  • ابوداوود الحنین


  • ابوداوود الحنین

پاسخ استاد به سوالات شما: آیا چسب دوقلو مانع پاکسازی روحانی سنگ می‌شود؟


پرسش مرید طریقت:
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار، ابوداوود الحنین.  بنده دیروز نگین انگشترم از روی رکاب افتاد. خدا را شکر که نشکست. آن را نزد انگشترفروش بردم و ایشان با چسب دوقلو آن را به رکاب چسباند تا دیگر محکم باشد و نیفتد. حال سوالی ذهن مرا مشغول کرده. من همیشه برای پاکسازی و تقویت روحانی سنگ، طبق گفته شما و آموزش هایی که تو وبلاگ و کانال تلگرام گذاشتید، آن را در گلاب ناب قرار می‌دادم. اکنون با وجود این چسب که لایه‌ای پلاستیکی در زیر سنگ ایجاد کرده، آیا این کار دیگر فایده‌ای دارد؟ آیا انرژی گلاب به سنگ می‌رسد؟ نگرانم که اثرات سنگم از بین برود. سایه‌ی شما مستدام.


پاسخ از زبان،استاد علوم غریبه و ماوراءالطبیعه ابوداوود الحنین:
به نام آنکه جان را فکرت آموخت.
فرزندم، خوشحالم که سوالی چنین دقیق و از روی بصیرت پرسیده‌ای. این نشان از آن دارد که تو تنها یک حامل سنگ نیستی، بلکه با روح و جوهر آن در ارتباطی و این خود نیمی از راه است. نگرانی تو بجاست، اما پیش از آنکه دل‌نگران شوی، بگذار حقیقتی را برایت بازگو کنم.
ببین فرزندم، عالَم ما، عالَم اسباب و مسببات است. هر چیزی اثری دارد و هر اثری از علتی برمی‌خیزد. آن چسبی که انگشترفروش به کار برده، در عالَم ماده اثری قوی دارد و کارش اتصال و نگه داشتن است. اما در عالَم معنا و انرژی، حکایت چیز دیگری است.
روح و انرژی سنگ، محبوس در جسم مادی آن نیست. همانطور که روح تو در این کالبد خاکی محدود نیست و با نیت و دعا و اعمال معنوی می‌تواند تا عرش اعلی سفر کند، انرژی سنگ نیز از پوسته مادی خود عبور می‌کند. سنگ نفس می‌کشد، انرژی می‌گیرد و انرژی می‌دهد. این تبادل، یک تبادل روحانی است نه صرفاً مادی.
اما آیا آن لایه چسب بی‌اثر است؟ خیر!
آن لایه پلاستیکی که از چسب دوقلو ایجاد شده، مانند یک پرده‌ی غلیظ عمل می‌کند. درست است که انرژی پاک و لطیف گلاب همچنان به سنگ تو می‌رسد، اما از شدت و حدّت آن می‌کاهد. مثل آن است که بخواهی در یک روز غبارآلود، از گرمای نور خورشید بهره‌مند شوی. خورشید همان خورشید است و گرما همان گرما، اما غبار مانع می‌شود که تمام و کمال به تو برسد. آن چسب نیز برای انرژی لطیف گلاب، حکم همان غبار را دارد. راه را به کلی نمی‌بندد، اما آن را کُند و ضعیف می‌سازد.
پس چه باید کرد؟ آیا باید سنگ را از رکاب جدا کنی و به آن آسیب بزنی؟ هرگز! راه حل همیشه در از بین بردن نیست، بلکه در یافتن طریقتی جدید است. حال که راه تماس مستقیم آب و گلاب با تمام جسم سنگ میسر نیست، ما نیز از راه دیگری با روح سنگ ارتباط می‌گیریم.
به تو چند روش می‌آموزم که تاثیر آن همانند پاکسازی با گلاب است. نیت خود را خالص کن و این دو طریق را به کار ببند:

۱. پاکسازی با دود و بخور: به جای آنکه سنگ را در گلاب غوطه‌ور سازی، آن را با دود بخور پاکسازی کن. مقداری اسپند یا بهتر از آن، کندر سفید یا بخور مریم گلی تهیه کن. انگشتر را در دست راست بگیر یا انگشتر را با نخ ببند و آن را با فاصله‌ای ایمن، حرارت گرمای بخور،راز میان دودی که برمی‌خیزد عبور بده. همزمان که این کار را می‌کنی، در ذهن خود تصور کن که این دود، هرگونه انرژی منفی، سنگینی و نحسی را که بر روح سنگ نشسته، با خود می‌شوید و به آسمان می‌برد. این کار را به مدت ده دقیقه و با تمرکز کامل انجام بده. و در حین انجام این عمل ۷ مرتبه آیه الکرسی رو بخون، و به آرامی بر سنگ بِدَم. 
دود، عنصری روحانی است و به تمام منافذ مادی و معنوی نفوذ می‌کند و آن لایه‌ی چسب، مانعی برای آن نخواهد بود.

۲. پاکسازی با نیت و نور ماه: در شبی که ماه در آسمان کامل است (بدر کامل)، انگشتر خود را در ظرفی شیشه‌ای یا بلورین قرار بده.(ظرف فلزی نباشید) نیازی به آب گذاشتن در ظرف نیست. آن را در جایی بگذار که نور ماه مستقیماً بر آن بتابد. پیش از آن، دستانت را بر دو طرف ظرف بگذار و با تمام وجود نیت کن که انرژی پاک، خالص و قدرتمند ماه، سنگ تو را از هر انرژی منفی پاک کرده و آن را دوباره شارژ و تقویت نماید، و پس از نیت کردن چهار قل و آیت الکرسی را به روی انگشتر بخوان، و به آرامی بر سنگ بِدَم. و بگذار انگشتر تمام شب را تا پیش از طلوع آفتاب، در زیر نور ماه بماند. نور ماه، غذای روحانی سنگ‌هاست و هیچ مانع مادی نمی‌تواند جلوی نفوذ آن را بگیرد.

۳. پاکسازی با نیت و کلام الهی: فرزندم، بدان که قوی‌ترین پاک‌کننده‌ها، نیت پاک و کلام حق است. انگشتر را در دست راست بگیر، چشمانت را ببند و با تمام وجود بر روی سنگ تمرکز کن. از خداوند بخواه که به برکت اسامی اعظم خود، این سنگ را از هر انرژی منفی پاک گرداند. سپس ۷ مرتبه سوره‌های "توحید" و "قدر" را بخوان و به آرامی بر سنگ بِدَم. قدرت نفس و کلام تو، از صدها کاسه گلاب کارسازتر است.


پس آسوده باش فرزندم. افتادن سنگ و بازگشت آن به رکاب، حکمتی داشته است. شاید قرار بوده تو از مرحله‌ی پاکسازی مادی فراتر روی و به پاکسازی روحانی و عمیق‌تر بیندیشی. به جای تمرکز بر جسم سنگ، بر موکل و انرژی آن متمرکز شو. این راهی است که تو را به درک عمیق‌تری از اسرار عالم سنگ‌ها می‌رساند.
قلب و نیت تو، قوی‌ترین پاک‌کننده‌ها هستند. تا زمانی که نیت تو خالص باشد، راه‌ها بر تو گشوده خواهد شد.


بهترین راه حل برای این مسأله 
و در آخر، این نصیحت پدرانه را از من بپذیر، دفعه‌ی بعد اگر چنین اتفاقی برایت افتاد، به جای استفاده از چسب، انگشتر را به دست یک "مخراج‌کار" ماهر و متعهد بسپار. او با ابزار مخصوص، چنگ‌های رکاب را دوباره به دور نگین محکم می‌کند. این روش، هم اصولی و ماندگار است و هم راه جریان انرژی را باز نگه می‌دارد و با این کار برای پاکسازی، از روش گلاب و هر روش دیگری میتونی استفاده کنی.

 پیروز و سربلند باشی.
ابوداوود الحنین.





 

 
 
  راه ارتباط مستقیم و سریع و راحت از طریق تلگراف ⇦   AbuDawod2  
 
  کانال تلگرام ⇦ 

Abu_Dawod

 
 شماره همراه استاد ابوداوود  09339917756
 
کانال دعا نویسی باطل السحر و … ابو داوود
 
هیچ تعبیری نیست که وارد کانال دعا نویسی ابو داوود بشید و دعا و طلسمات و توصیف بسیار سودمند استاد را ببینید و عکس از گفتگو کسانی که از کارهای استاد پاسخ می گیرند متوجه می شوند که با چه شگفتی در ارتباط هستند. جهت ارتباط مستقیم با استاد به آیدی تلگرام

 @ AbuDawod2

مراجعه بفرمایید
 و جهت ورود به کانال تلگرام دعا و طلسم نویسی استاد ابوداوود به آدرس کانال زیر مراجعه کنید 


  • ابوداوود الحنین

موکل چیست؟به هر کسی که کاری به اون سپرده بشه که از طرف شخص انجام بده به طور عام موکل میگن.موکل یا وکالت داده شده.


در امور ماورایی و علوم غریبه,موکل عبارت است از جن یا ملکی که توسط انسان تسخیر شده و انسان از او درخواست کرده که کاری برای انسان انجام دهد. در اینجا هم دو نوع موکل داریم یکی موکل روحانی و یکی موکل شیطانی.

  • ابوداوود الحنین

موجود ماورایی "مارد" از زبان ابوداوود الحنین 

ای عزیزای دلم، سلامی گرم از دل این پیرمرد که روزگار خیلی چیزا به چشماش دیده. شما جوونای امروزی که سرتون تو اینترنت گرمه و دنبال چیزای ماورایی می‌گردین، فکر نکنین این حرفا همش قصه و خیاله. من خودم، با همین چشای کم‌سو، چیزایی دیدم که مو به تن آدم سیخ می‌کنه. امروز می‌خوام براتون از یه موجودی بگم که تو فرهنگ ما، تو قصه های قدیمی خاورمیانه و حتی تو کتابای دینیمون خیلی ازش حرف زدن. اسمش چیه؟ مارد.

شاید با خودتون بگین مارد دیگه چه جور جونوریه؟ بذارین براتون بگم، اما نه اونجوری که تو کتابا خوندین. من خودِ این موجود رو دیده‌ام، نه یه بار، که چند بار. این کلمه "مارد" تو زبون عربی یعنی یه چیزی که رام نمیشه، سرکشه، از قانون و قاعده سرپیچی می‌کنه. درست مثل یه اسب وحشی که هر کی بخواد سوارش بشه رو زمین می‌زنه.

یادمه یه بار، خیلی سال پیش، تو یه سفر به بیابون‌های دوردست، شب که شد، یه همچین موجودی رو دیدم. سایه‌اش از دور مثل یه غول بی‌شاخ و دم بود. وقتی نزدیک‌تر شد، دیدم قامت بلندی داره، خیلی بلندتر از هر آدمی که دیده بودم. چشماش مثل دو تا آتیش پاره تو تاریکی می‌درخشید. یه حس ترس عجیبی تو وجودم افتاد، انگار یه نیروی شیطانی داشت من رو به طرف خودش می‌کشید.

شنیدم قدیما یه دانشمندی بود به اسم هانس ور، یه فرهنگ لغت عربی نوشته بود. تو اون کتابش مارد رو معنی کرده بود به دیو یا غول. حق هم داشت. اینا همون موجودات ترسناکی هستن که تو قصه ها می‌شنیدیم. یه بار دیگه هم تو یه کتاب فرنگی خوندم، اسمش بریتانیکا بود، اونجا هم گفته بودن مارد یه دیو خیلی بدجنس و سرکشه. حتی نوشته بودن بعضیا فکر می‌کنن با یه موجود دیگه به اسم عفریت یکیه، ولی این اشتباه محضه. مارد یه چیزه، عفریت یه چیز دیگه. من هر دوتاشون رو دیده‌ام و می‌تونم بگم زمین تا آسمون با هم فرق دارن.

ببینین جوونا، این مارد، به نظر من، یه جورایی مثل یه شیطونه، یه دیو خیلی بد که تو دین ما، تو اسلام، خیلی بهش اشاره شده. اینا موجودات بدخواهی هستن که فقط بلدن اذیت کنن و راه بندازن. یه بار یادمه، یه جوونی رو دیدم که انگار طلسم شده بود، یه نیروی نامرئی دنبالش بود. بعد فهمیدم کار همین ماردها بوده. حتی تو قرآن خودمون، تو سوره صافات، اگه درست یادم مونده باشه، یه اشاره ای به این موجودات شده. این نشون میده که این موضوع تو دین ما خیلی مهم بوده و نباید سرسری ازش گذشت.

فقط تو دین که نه، تو قصه ها و شعرهای قدیمی ما هم خیلی از مارد گفتن. مثلاً تو همون قصه های هزار و یک شب. کیه که این قصه ها رو نشنیده باشه؟ من که تو بچگی‌هام همه‌شون رو با ولع گوش می‌کردم. اونجا پر از اینجور موجودات عجیب و غریبه است که هر کدومشون یه جور قدرتی دارن. این نشون میده که مارد تو فرهنگ ما خیلی جا افتاده بوده و همیشه برای مردم هم ترسناک بوده هم یه جور جذابیت مرموز داشته.

یه چیز جالب دیگه هم بگم براتون. این اسم مارد، فقط یه اسم افسانه ای نمونده. الان دیگه شده اسم فامیل خیلی از مردم! من خودم چند تا خانواده رو می‌شناسم که فامیلیشون مارده. وقتی ازشون پرسیدم چرا این فامیلی رو دارین، بعضیاشون می‌گفتن از قدیم این اسم رو داشتن و یه جورایی نشون دهنده اصالت خانوادگی‌شونه تو اون مناطق عرب زبون. انگار یه یادگاری از اون باورهای قدیمی تو اسم فامیل‌هاشون مونده.

خب، حالا که یه کم با این موجودات آشنا شدین، بذارین براتون بیشتر از این ماردها بگم، همون غول‌های سرکش که بارها تو دنیای ماورا دیده‌ام.

چیزی که من تو اون عالم دیدم، اینه که این ماردها، از اون شیطون‌های معمولی که هر روز می‌بینیم خیلی قوی‌تر بودن، یه زور و بازویی داشتن که نگو و نپرس. اما به پای اون "عفریت‌های" قدرتمند که دیگه استاد کلک و حقه بازی هستن، نمی‌رسیدن. یه جورایی این ماردها وسط این دو تا دسته قرار می‌گرفتن. قدرت داشتن، ولی نه به اندازه عفریت‌ها.

اما یه چیز خیلی جالب درباره‌شون وجود داره. برعکس اون عفریت‌های ناقلا که هزار جور حقه و کلک تو آستینشون دارن، این ماردها خیلی ساده‌لوح و زودباور هستن. یه بار دیدم یه مرد دانا چطور با یه حرف زدن ساده یه مارد رو گول زد و مارد رو اسیر کرد و ازش کار کشید.

تصورش رو بکنید! این همه زور و بازو داشتن، می‌تونستن یه ده رو زیر و رو کنن، اما عقلشون اونقدرها کار نمی‌کرد. می‌دونین چرا؟ چون برعکس خیلی از موجودات ماورایی دیگه، این مارد قصه ما نمی‌تونستن ذهن آدما رو بخونن. به خاطر همین هم، آدما خیلی راحت می‌تونستن سرشون کلاه بذارن یا یه کاری رو بهشون تحمیل کنن. من خودم شاهد بودم که یه پیرمرد چطور یه مارد رو مجبور کرد یه سنگ بزرگ رو براش جابجا کنه، فقط با چند تا کلمه و یه کم زبون بازی.

درسته که قدرت زیادی داشتن، اما با همین قدرت زیادشون، خیلی راحت فریب می‌خورن، درست برعکس اون عفریت‌های باهوش که انگار هزار تا چشم و گوش دارن و همه چیز رو می‌فهمن. این نشون می‌ده که قدرت به تنهایی کافی نیست. اگه عقل و هوش نباشه، آدم هر چقدر هم زور داشته باشه، باز هم ممکنه گول بخوره و کار دست خودش بده. این یه درس بزرگیه که من تو این سال‌های عمرم از دنیای ماورا گرفتم و امیدوارم شما جوونا هم بهش توجه کنین. همیشه عقلتون رو به کار بندازین، نه فقط زور بازوتون رو.


  • ابوداوود الحنین