بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

ابو داوود الحنین، شخصیتی شناخته شده در میان دعانویس آن و پیشگویان عرب‌زبان و فارسی زبانان است، و به دلیل رویکرد منحصر به فرد خود در استفاده از آیات قرآنی برای حل مشکلات مردم و دفع اجنه و زار، مورد توجه قرار گرفته است. او که پیشینه‌ای در مذهب صابئین مندائیان داشته، به دین مبین اسلام گرویده و در مقابل روش‌های سنتی بابا زارها که شامل برپایی مراسمات پرهزینه و قربانی کردن حیوانات است، موضع گرفته است. ابو داوود الحنین بر این باور است که باید با استفاده از قرآن کریم و بدون نیاز به مراسم گران‌قیمت، زار را دفع کرد. این دیدگاه او را از دیگر بابا زارها متمایز می‌کند که معتقدند برای دفع زار باید مراسم خاصی برگزار شود. ابو داوود الحنین اعتقاد دارد که برخی از این افراد بیشتر به دنبال منافع مالی خود هستند تا درمان واقعی افراد. کارهای او که به عنوان رحمانی توصیف می‌شوند، بر پایه طلسمات و دعاهای قرآنی استوار است و به گفته منتقدانش هدفش کمک به مردم و حل مشکلات آنها با روش‌هایی است که مبتنی بر ایمان و معنویت و قرآن کلام الله است. ابو داوود الحنین با این نگرش، تلاش دارد تا راهی متفاوت برای مقابله با مشکلات روحی و روانی ارائه دهد که در آن از قدرت معنوی قرآن کریم بهره گرفته شود. او همچنین در زمینه علوم غریبه و پیشگویی فعالیت دارد و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته است که در آن‌ها به استفاده از دعاها و آیات قرآنی برای دستیابی به اهداف مختلف پرداخته است. این کتاب‌ها شامل موضوعاتی چون پیشگویی‌ها، دعاها، اذکار، و اعمال مستحبه برای حل مشکلات و رفع بلایا هستند. ابو داوود الحنین با این رویکرد، تأثیری عمیق بر جامعه خود گذاشته و به عنوان یک شخصیت معنوی مورد احترام قرار گرفته است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۵۶ مطلب با موضوع «علوم غریبه و خفیه» ثبت شده است

موجود ماورایی "مارد" از زبان ابوداوود الحنین 

ای عزیزای دلم، سلامی گرم از دل این پیرمرد که روزگار خیلی چیزا به چشماش دیده. شما جوونای امروزی که سرتون تو اینترنت گرمه و دنبال چیزای ماورایی می‌گردین، فکر نکنین این حرفا همش قصه و خیاله. من خودم، با همین چشای کم‌سو، چیزایی دیدم که مو به تن آدم سیخ می‌کنه. امروز می‌خوام براتون از یه موجودی بگم که تو فرهنگ ما، تو قصه های قدیمی خاورمیانه و حتی تو کتابای دینیمون خیلی ازش حرف زدن. اسمش چیه؟ مارد.

شاید با خودتون بگین مارد دیگه چه جور جونوریه؟ بذارین براتون بگم، اما نه اونجوری که تو کتابا خوندین. من خودِ این موجود رو دیده‌ام، نه یه بار، که چند بار. این کلمه "مارد" تو زبون عربی یعنی یه چیزی که رام نمیشه، سرکشه، از قانون و قاعده سرپیچی می‌کنه. درست مثل یه اسب وحشی که هر کی بخواد سوارش بشه رو زمین می‌زنه.

یادمه یه بار، خیلی سال پیش، تو یه سفر به بیابون‌های دوردست، شب که شد، یه همچین موجودی رو دیدم. سایه‌اش از دور مثل یه غول بی‌شاخ و دم بود. وقتی نزدیک‌تر شد، دیدم قامت بلندی داره، خیلی بلندتر از هر آدمی که دیده بودم. چشماش مثل دو تا آتیش پاره تو تاریکی می‌درخشید. یه حس ترس عجیبی تو وجودم افتاد، انگار یه نیروی شیطانی داشت من رو به طرف خودش می‌کشید.

شنیدم قدیما یه دانشمندی بود به اسم هانس ور، یه فرهنگ لغت عربی نوشته بود. تو اون کتابش مارد رو معنی کرده بود به دیو یا غول. حق هم داشت. اینا همون موجودات ترسناکی هستن که تو قصه ها می‌شنیدیم. یه بار دیگه هم تو یه کتاب فرنگی خوندم، اسمش بریتانیکا بود، اونجا هم گفته بودن مارد یه دیو خیلی بدجنس و سرکشه. حتی نوشته بودن بعضیا فکر می‌کنن با یه موجود دیگه به اسم عفریت یکیه، ولی این اشتباه محضه. مارد یه چیزه، عفریت یه چیز دیگه. من هر دوتاشون رو دیده‌ام و می‌تونم بگم زمین تا آسمون با هم فرق دارن.

ببینین جوونا، این مارد، به نظر من، یه جورایی مثل یه شیطونه، یه دیو خیلی بد که تو دین ما، تو اسلام، خیلی بهش اشاره شده. اینا موجودات بدخواهی هستن که فقط بلدن اذیت کنن و راه بندازن. یه بار یادمه، یه جوونی رو دیدم که انگار طلسم شده بود، یه نیروی نامرئی دنبالش بود. بعد فهمیدم کار همین ماردها بوده. حتی تو قرآن خودمون، تو سوره صافات، اگه درست یادم مونده باشه، یه اشاره ای به این موجودات شده. این نشون میده که این موضوع تو دین ما خیلی مهم بوده و نباید سرسری ازش گذشت.

فقط تو دین که نه، تو قصه ها و شعرهای قدیمی ما هم خیلی از مارد گفتن. مثلاً تو همون قصه های هزار و یک شب. کیه که این قصه ها رو نشنیده باشه؟ من که تو بچگی‌هام همه‌شون رو با ولع گوش می‌کردم. اونجا پر از اینجور موجودات عجیب و غریبه است که هر کدومشون یه جور قدرتی دارن. این نشون میده که مارد تو فرهنگ ما خیلی جا افتاده بوده و همیشه برای مردم هم ترسناک بوده هم یه جور جذابیت مرموز داشته.

یه چیز جالب دیگه هم بگم براتون. این اسم مارد، فقط یه اسم افسانه ای نمونده. الان دیگه شده اسم فامیل خیلی از مردم! من خودم چند تا خانواده رو می‌شناسم که فامیلیشون مارده. وقتی ازشون پرسیدم چرا این فامیلی رو دارین، بعضیاشون می‌گفتن از قدیم این اسم رو داشتن و یه جورایی نشون دهنده اصالت خانوادگی‌شونه تو اون مناطق عرب زبون. انگار یه یادگاری از اون باورهای قدیمی تو اسم فامیل‌هاشون مونده.

خب، حالا که یه کم با این موجودات آشنا شدین، بذارین براتون بیشتر از این ماردها بگم، همون غول‌های سرکش که بارها تو دنیای ماورا دیده‌ام.

چیزی که من تو اون عالم دیدم، اینه که این ماردها، از اون شیطون‌های معمولی که هر روز می‌بینیم خیلی قوی‌تر بودن، یه زور و بازویی داشتن که نگو و نپرس. اما به پای اون "عفریت‌های" قدرتمند که دیگه استاد کلک و حقه بازی هستن، نمی‌رسیدن. یه جورایی این ماردها وسط این دو تا دسته قرار می‌گرفتن. قدرت داشتن، ولی نه به اندازه عفریت‌ها.

اما یه چیز خیلی جالب درباره‌شون وجود داره. برعکس اون عفریت‌های ناقلا که هزار جور حقه و کلک تو آستینشون دارن، این ماردها خیلی ساده‌لوح و زودباور هستن. یه بار دیدم یه مرد دانا چطور با یه حرف زدن ساده یه مارد رو گول زد و مارد رو اسیر کرد و ازش کار کشید.

تصورش رو بکنید! این همه زور و بازو داشتن، می‌تونستن یه ده رو زیر و رو کنن، اما عقلشون اونقدرها کار نمی‌کرد. می‌دونین چرا؟ چون برعکس خیلی از موجودات ماورایی دیگه، این مارد قصه ما نمی‌تونستن ذهن آدما رو بخونن. به خاطر همین هم، آدما خیلی راحت می‌تونستن سرشون کلاه بذارن یا یه کاری رو بهشون تحمیل کنن. من خودم شاهد بودم که یه پیرمرد چطور یه مارد رو مجبور کرد یه سنگ بزرگ رو براش جابجا کنه، فقط با چند تا کلمه و یه کم زبون بازی.

درسته که قدرت زیادی داشتن، اما با همین قدرت زیادشون، خیلی راحت فریب می‌خورن، درست برعکس اون عفریت‌های باهوش که انگار هزار تا چشم و گوش دارن و همه چیز رو می‌فهمن. این نشون می‌ده که قدرت به تنهایی کافی نیست. اگه عقل و هوش نباشه، آدم هر چقدر هم زور داشته باشه، باز هم ممکنه گول بخوره و کار دست خودش بده. این یه درس بزرگیه که من تو این سال‌های عمرم از دنیای ماورا گرفتم و امیدوارم شما جوونا هم بهش توجه کنین. همیشه عقلتون رو به کار بندازین، نه فقط زور بازوتون رو.


  • ابوداوود الحنین

چی بگم از این جن شاماران... قصه اش خیلی قدیمی‌تر از این حرفاست، مال وقتیه که دنیا یه رنگ دیگه داشت، آدما دلشون صاف‌تر بود و جادو و جنبل هنوز تو زندگی‌شون پررنگ بود. ما پیرمردا که دیگه داریم میریم، ولی این قصه‌ها سینه‌به‌سینه چرخیده تا رسیده به ما.

 یه جوونی بود به اسم جاماسب، مردی بود پاک و بی‌غل‌وغش. یه روز با رفیقاش رفته بودن کوه و کمر پی عسل. یه غاری پیدا می‌کنن، میرن توش ببینن چه خبره. یهو راه گم می‌کنن، تاریک و ترسناک. رفیقاش که جونشون رو بیشتر دوست داشتن، جاماسب رو تنها می‌ذارن و فرار می‌کنن.

جاماسب بیچاره تو اون غار تاریک و نمور، هی این ور اون ور می‌زنه، تا راه خروج رو پیدا کنه اما راه به جایی نمی‌بره. تا اینکه یه راهرو کوچیک پیدا می‌کنه، دل رو می‌زنه به دریا و میره جلو. ته اون راهرو، یه باغ پیدا می‌کنه، نه از این باغای معمولی! یه دنیای دیگه بود، پر از دار و درخت عجیب و غریب، پر از گلای رنگارنگ که تا حالا ندیده بود. تو اون باغ، مارهای زیادی بودن، نه یه دونه و دو تا، یه عالمه مار، ولی نه مارهای زهردار و بدجنس، انگار یه جور دیگه بودن. وسط اون مارها، یه موجودی می‌بینه که عقل از سرش می‌پره! نصف بدنش مثل یه زن زیبا بود، با موهای بلند و چشمای نافذ، نصف دیگه‌اش هم بدن یه مار بزرگ و باشکوه، با فلسای براق و رنگین. این همون جن شاماران بود، ملکه مارها.

جن شاماران با جاماسب مهربون میشه، انگار که سال‌هاست همدیگه رو می‌شناسن. از دوا درمون بهش میگه، از گیاهای دارویی که هر کدوم واسه یه دردی خوبه. جاماسب یه مدت طولانی تو اون باغ پیش شاماران می‌مونه، چیزای زیادی یاد می‌گیره، انگار که یه دنیا علم و حکمت بهش دادن. و بعدش میره شروع  به درمان مردم میکنه. 

بعد از چند وقت که معروف میشه، یه روز خبر می‌رسه پادشاه شهر مریض شده، هیچ دکتری هم نتونسته دردشو دوا کنه. آخر سر یه پیرمرد دانایی میگه دوای درد پادشاه، گوشت شامارانه! وزیر پادشاه که یه آدم بدجنس و طمع‌کار بود، دنبال جاماسب می‌فرسته. جاماسب رو پیدا می‌کنن و حسابی شکنجه‌اش میدن که بگه جن شاماران کجا زندگی می‌کنه. ولی جاماسب به شاماران قول داده بود، مردونگی نکرد و دهنش رو باز نکرد.

اما خب، تقدیر اینجوری بود که یه روز وزیر می‌فهمه جاماسب زن و بچه هم داره. تهدیدشون می‌کنه که اگه جاماسب جای شاماران رو نگه، بلایی سر اونا میاره. جاماسب بیچاره دیگه چاره‌ای نداشت، دلش شکست و جای شاماران رو به وزیر گفت.

میرن و شاماران رو اسیر می‌کنن و میارن پیش پادشاه. جاماسب هم اونجا بود، سرش رو پایین انداخته بود از شرمندگی. شاماران که این وضع رو می‌بینه، به جاماسب میگه غصه نخور، من همه چی رو می‌دونم. بعد جن شاماران رو می‌کنه به پادشاه و میگه منو سه قسمت کنین. سرم رو بدین هر کی بخوره، به همه علم دنیا آگاه میشه. تنم رو بدین هر مریضی بخوره، شفا پیدا می‌کنه. ولی دمم رو بدین هر کی بخوره، همون لحظه می‌میره.

وزیر طمع‌کار که می‌خواست همه‌ی علم دنیا رو یه جا داشته باشه و از دست جاماسب هم راحت بشه، یه نقشه‌ای می‌کشه. دم شاماران رو میده به جاماسب، تنش رو میده به پادشاه که شفا پیدا کنه، و سرش رو هم خودش می‌خوره که عالم بشه. اما نمی‌دونست که جن شاماران میتونست شکلش رو تغییر بده، و دمش رو تبدیل به شکل سر مار کرد، و سر و دم شاماران هر دو یه شکل شدن! و وزیر اشتباهی دم رو می‌خوره و همونجا جون میده. پادشاه هم با خوردن تن شاماران شفا پیدا می‌کنه. جاماسب هم که سر شاماران رو خورده بود، یه عالمه علم و حکمت پیدا می‌کنه و میشه یه حکیم بزرگ که همه مریض‌ها رو دوا می‌کنه.

بابا جان، جن شاماران نشونه برکت و داناییه. اگه کسی شانسی اونو ببینه، کاراش رو به راه میشه. چشماش خیلی قوی بود، کیلومترها دورتر رو می‌دید. تو بعضی دهاتای آذربایجان هنوزم کسانی بودن که گفتن شاماران رو دیدن، و وقتی ماری می‌بینن، یاد این قصه می‌افتن و سعی می‌کنن اذیتش نکنن، میگن شاید از نسل شاماران باشه.

این ورا، تو جنوب غربی ایران، یه چیزایی پیدا کردن که مال خیلی وقت پیشه، مال همون زمونا و نقش و نگاره هایی کشف کردن ، که نشون میده این قصه شاماران یه واقعیتی داشته، که تصاویرش رو در زیر میتونید ببینید. 

یه روزی. تو ترکیه هم یه قلعه هست که میگن خونه شاماران بوده، یه حموم قدیمی هم در ایلام هست به اسمش.

تو کرمانشاه خودمون هم که کُردها زندگی می‌کنن، خیلی به جن شاماران اعتقاد دارن. میگن رئیس همه مارها و حشرات زهرداره، هر چی مار و عقربه، زیر دست اونه. واسه اینکه از نیش و زهرشون در امان باشن، زنای کُرد هر سال یه آش نذری می‌پزن به اسم "دانه کولانه شاماران" و بین همسایه‌ها پخش می‌کنن.

آره بابا جان، شاماران یه موجود افسانه‌ایه، نصش زن بوده با موه های بلند و نص دیگه‌اش مار. یه قصه شیرین و پر از عبرت که نشون میده پاکی و مردونگی آخرش جواب میده و طمع‌کاری هم عاقبت خوبی نداره. اینا رو گفتم که بدونی این قصه‌ها فقط واسه سرگرمی نیست، یه عالمه حرف توشونه واسه زندگی.


دنیا پر از ناشناخته‌هاست... شما به کدوم یکی از این رازها بیشتر فکر می‌کنین؟ نظرتون رو بنویسین!



🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.




  • ابوداوود الحنین

زار، جن ارضی، یا توهم؟ رمزگشایی از یک باور رایج درباره نزول موجودات ماورایی

یکی از سوالات و باورهای رایج در میان برخی افراد، به خصوص در مواجهه با حالات غیرعادی در بیماران، این است که: "می‌گویند جن ارضی حرف نمی‌زند و این 'زار' است که از زبان مریض، خواسته‌اش را با تهدید بیان می‌کند. آیا این مطلب درست است؟"

این تصور، با وجود قدمت، نیاز به بررسی و شفاف‌سازی دقیق‌تری دارد. در این مطلب، به واکاوی این باور و ارائه توضیحاتی بر اساس تجربیات و شنیده‌ها می‌پردازیم.

"زار" در برابر دیگر موجودات: شفاف‌سازی یک اشتباه رایج

در پاسخ به این سوال که آیا همیشه "زار" است که نزول می‌کند و سخن می‌گوید، باید گفت که اتفاقاً اغلب موارد برخلاف این باور است. نزول "زار" حقیقی، پدیده‌ای بسیار نادر است و آداب و شرایط خاص خود را دارد که به سادگی و برای هر کسی رخ نمی‌دهد.

آنچه غالباً در چنین شرایطی اتفاق می‌افتد و به اشتباه به "زار" نسبت داده می‌شود، در حقیقت نزول و استیلای موجودات دیگری است. این موجودات می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • جن: موجوداتی از عالم دیگر که انواع مختلفی دارند.
  • ارضی: دسته‌ای از جن‌ها که ساکن زمین هستند و می‌توانند خوب یا بد باشند.
  • عارض: موجودی مزاحم و مشکل‌ساز که می‌تواند بر انسان تأثیر بگذارد.

این موجودات، به‌خصوص انواع بازیگوش یا خبیث آن‌ها، گاهی خود را به جای "زار" معرفی می‌کنند.

فریبکاری موجودات ماورایی: چرا خود را "زار" جا می‌زنند؟

اما چرا این موجودات به چنین فریبی دست می‌زنند؟ هدف اصلی آن‌ها معمولاً فریب انسان‌ها و وادار کردن آن‌ها به خدمت‌گزاری است. این موجودات، به خصوص انواع شریرشان، از اینکه انسان برایشان سفره پهن کند، قربانی تقدیم کند یا اعمالی از این دست انجام دهد، نیرو و لذت کسب می‌کنند.

هشدار مهم: اگر فردی از روی ناآگاهی و به اشتباه برای این اجنه شیطانی که خود را "زار" معرفی کرده‌اند، خدمتی انجام دهد (مانند پهن کردن سفره یا انجام قربانی)، نه تنها مشکل حل نمی‌شود، بلکه ممکن است قدرت آن موجودات خبیث چندین برابر افزایش یابد. این امر، رهایی از آن‌ها را بسیار دشوارتر خواهد کرد.

پدیده "توهم نزول": وقتی پای هیچ موجودی در میان نیست

البته، همیشه هم پای یک موجود ماورایی در میان نیست. دسته‌ای از افراد نیز وجود دارند که دچار "توهم نزول" می‌شوند. این افراد در تصورات خودشان گمان می‌کنند موجودی بر آن‌ها نازل شده، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. این افراد ممکن است از روی ناآگاهی، یا متأسفانه برای جلب توجه و فریب دیگران، ادای کسانی را در بیاورند که گویی موجودی بر آن‌ها نزول کرده است. در واقع، آن‌ها نقش بازی می‌کنند و این عمل، به دور از حقیقت و امری ناپسند است.

نشانه‌های چشمی: راهکاری برای تشخیص نزول واقعی از تظاهر

یکی از نکات مهم برای تشخیص اینکه آیا واقعاً موجودی بر کسی نزول کرده یا فرد صرفاً تظاهر می‌کند، توجه به چشمان اوست. چشم‌ها می‌توانند سرنخ‌هایی در این زمینه ارائه دهند:

  • سیاهی کامل چشم‌ها: اگر سیاهی چشم به طور کامل گسترش یافته و تمام سفیدی چشم را پوشانده باشد، به طوری که چشم کاملاً سیاه به نظر برسد، این می‌تواند نشانه‌ای از نزول کامل یک موجود باشد. در چنین شرایطی، نیاز به احتیاط فراوان و کمک از افراد آگاه، مؤمن و با تجربه است.
  • سرخی شدید چشم‌ها: اگر چشمان فرد به شدت سرخ شده، مانند خون، این می‌تواند نشانه‌ای از نزول خفیف‌تر باشد. یعنی ممکن است موجودی حضور داشته باشد، اما تسلطش کامل نیست یا از انواع ضعیف‌تر است.
  • حالت عادی چشم‌ها: اگر چشمان فرد هیچ تغییر خاصی نکرده و حالت کاملاً عادی دارد، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که فرد در حال تظاهر و دروغ‌گویی باشد و ادای نزول کردن را درمی‌آورد. در این موارد، نباید به سادگی تحت تأثیر قرار گرفت.

نتیجه‌گیری: اهمیت آگاهی و بصیرت

در مواجهه با پدیده‌هایی که به عالم ماوراء نسبت داده می‌شوند، بسیار مهم است که هر شنیده‌ای را به سادگی باور نکنیم. شیاطین و اجنه فریبکار می‌توانند انسان‌های ناآگاه را به سادگی به گمراهی بکشانند. توصیه می‌شود همواره با دیده‌ی تحقیق و بصیرت به این مسائل نگریسته شود و از افراد آگاه و مورد اعتماد راهنمایی گرفته شود. پناه بردن به خداوند و طلب خیر و هدایت از او، بهترین راه برای در امان ماندن از فریب و گمراهی است. علم واقعی نزد پروردگار است.

امیدواریم این مطلب به روشن شدن برخی ابهامات کمک کرده باشد.



🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.




  • ابوداوود الحنین

سوال: برای تشخیص نوع زار و خواسته‌اش، آیا از راه دور فقط اسم و اسم مادر کافیست، یا نیاز به فرستادنِ لباس یا وسیله‌ای از بیمار برای تبیاته هست؟ و چه هشدارهایی در این راه باید جدی گرفت؟"

   

جواب: جانِ بابا، چه سوالِ خوبی پرسیدی! 

ببین پسرم، برای شناختنِ اون زار و فهمیدنِ خواسته‌اش، از راهِ دور هم می‌شه و فقط با اسم و اسم مادر میشه کارش رو انجام بدیم.
 اسمِ و اسمِ مادر شخص مثلِ کلیدِ رمزی می‌مونه که قفلِ احوالاتِ باطنی‌ش رو باز می‌کنه. انگار که داری نشونیِ دقیقِ خونه‌شون رو می‌گیری. با همین نشونی می‌شه فهمید کدوم طایفه از زارها اومده و چه خواسته ای داره، و آیا علاوه بر زار عارض یا... هم داری یا خیر و غیره
 
حالا بعضی از بابازار و ماماهای جنوب، نزدیکِ بندرعباس، هستند ، یه جورِ دیگه رسم دارن. اونا برای تبیاته، که همون آشکار کردنِ حال و روزِ زارِ، علاوه بر اسم و مادر، یه تیکه از لباسِ مریض یا یه ناخن یا یه وسیله‌ی شخصی‌ش رو هم می‌خوان. 
اما رسمِ ما این نیست پسرم. ما با همون اسم و اسمِ مادر،  باطنِ قضیه رو می‌بینیم. و نیازی به این واسطه‌ها نداریم. البته هر کسی روشِ خودشو داره و هر کدوم هم یه حکمتی پشتِ کارش هست. مهم اینه که آخرش بتونیم گره از کارِ مراجعه کننده باز کنیم و مشکلش رو به اذن الله حل کنیم.
 
ببین عزیزِ بابا، این دور و زمونه، دکان‌دار زیاد شده. بعضی‌ها هم از سادگیِ مردم و دردِشون سواستفاده می‌کنن و برای خودشون کیسه می‌دوزن. میان یه وردی می‌خونن و یه دودی بلند می‌کنن و بعدش هم یه عالمه شرط و شروط می‌ذارن که زارت فلان چیز می‌خواد و بهمان قربونی باید بدی. هشتاد درصدِ این افراد در واقع بابازار نیستن و فقط اسم بابازار رو یدک می‌کشند. 

اگه واقعاً کسی گرفتارِ زار باشه، خودِ اون زار بی‌معطلی میاد به خوابِ صاحبش. مثلِ یه مهمونِ ناخونده که نصفه شب درِ خونه رو می‌زنه و وارد می‌شه. اگه اون زار نیازی به سفره داشته باشه، اگه دلش قربونی بخواد، خودش تو عالمِ رویا به آدم می‌گه. دیگه چه دلیلی داره که زارِ آدم بره پیشِ یه بابازارِ غریبه و اون بابازار بیاد به تو بگه؟ مگه این زار، رفیقِ صمیمیِ تو نیست؟ مگه تو هاله ات رفت و آمد نداره؟ مگه به تو وصل نیست؟ پس چرا باهات رودربایستی داشته باشه؟

مثلِ این می‌مونه که بچه تو خونه گشنه باشه، بعد بره درِ همسایه رو بزنه و بگه به خانواده ام بگید شام میخوام! خب معلومه که اول به پدر و مادرِ خودش می‌گه. زار هم همینطوره. اگه صاحبش رو دوست داشته باشه و بخواد باهاش بمونه، نیازش رو مستقیم به خودش می‌گه.

پسرم، چشمات رو خوب باز کن. هر کسی که از راه رسید و ادعای بابازاری کرد رو زود باور نکن. دنبالِ یه بابا یا مامازارِ واقعی بگرد که دلش پاک باشه و دستش شفا بده.  و فقط برای رضای خدا و کمک به مردم کار کنه. 

به حرفِ دلت گوش کن پسرم. اگه دل کسی باهات صاف نبود، اگه حس کردی یه جای کار می‌لنگه، بدون که یه حکمتی توش هست. اعتماد، مثلِ شیشه‌ می‌مونه، اگه بشکنه دیگه درست نمی‌شه. پس مواظب باش به کی اعتماد می‌کنی و گولِ ظاهرِ آدما رو نخور.

این نصیحتِ پیرِ بابازار رو آویزه گوشت کن پسرم، که راهِ راست رو پیدا کنی و گرفتارِ کلاهبردارا نشی. خدا پشت و پناهت باشه!



🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.





 

  • ابوداوود الحنین

 سفری به لایه‌های درون هفت کالبد وجودی انسان

سلامی به گرمی آفتاب به همه‌ی شما عزیزان و جویندگان راه!

امروز می‌خوام با زبانی ساده، از اون حرف‌هایی بزنم که پیران و عارفان قدیم برامون به یادگار گذاشتن. می‌دونید، ما آدم‌ها فقط همین گوشت و پوست و استخونی که می‌بینیم نیستیم. وجود ما مثل یک پیاز لایه لایه است، هر لایه با رنگ و بوی خودش. ما هفت تا از این لایه‌ها یا به قول معروف هفت کالبد داریم. بیایید با هم، قدم به قدم، این هفت کالبد وجودمان رو بشناسیم:

 

 

 

۱. کالبد اول فیزیکی "خاکی" (همین بدن خودمون): اولیش همین بدن نازنینیه که داریم. دست و پا، چشم و گوش، قلب و همه‌ی اعضایی که می‌تونیم لمسشون کنیم و باهاشون دنیای دور و برمون رو حس می‌کنیم. با همین بدن غذا می‌خوریم، راه می‌ریم، نفس می‌کشیم و خلاصه، توی این دنیای خاکی زندگی می‌کنیم.

 

۲. کالبد روح دوم اثیری/اتری (هاله‌ی انرژی): دومی، مثل یک هاله‌ی نورانی و لطیف دور تا دور بدن خاکیمون کشیده شده. بهش میگیم کالبد اثیری یا بدن انرژی. این لایه مثل یک باتری نامرئی، به بدن ما نیرو و جان میده. همون چیزی که بهش میگن "انرژی حیاتی" یا "چی" و "پرانا". اگه این لایه سرحال باشه، بدن خاکیمون هم سرحال‌تره.

 

۳. کالبد روح سوم اختری (سرزمین احساسات): لایه سوم، خونه‌ی احساسات ماست. هر وقت خوشحالیم، غمگینیم، عاشقیم یا حتی یکم دلخوریم، این کالبد اختری ماست که داره خودش رو نشون میده. شادی و غم، عشق و نفرت، همه و همه تو این لایه شکل می‌گیرن و به زندگی ما رنگ می‌پاشن.

 

۴. کالبد روح چهارم ذهنی (کارگاه فکر و اندیشه): چهارمین لایه، مال فکر و خیال و عقل ماست. وقتی داریم به چیزی فکر می‌کنیم، مسئله‌ای رو حل می‌کنیم، چیزی یاد می‌گیریم یا خاطره‌ای رو به یاد میاریم، این کالبد ذهنی ماست که داره کار می‌کنه. تمام ایده‌ها، باورها و دانش ما تو این لایه ساخته و پرداخته میشه.

 

۵. کالبد روح پنجم روحانی (جرقه‌ی معنویت): از اینجا به بعد، کم‌کم وارد دنیای معنا و معنویت می‌شیم. پنجمین لایه، کالبد روح یا روحانی ماست. اینجا جاییه که ما دنبال معنی زندگی می‌گردیم، به ارزش‌های بزرگ فکر می‌کنیم و دلمون می‌خواد به یک حقیقت بالاتر وصل بشیم. این لایه، قطب‌نمای درونی ما برای پیدا کردن راه در مسیر معنویته.

 

۶. کالبد روح ششم کیهانی یا آسمانی (پنجره‌ای به سوی کیهان): ششمین لایه، ما رو به وسعت بی‌کران آسمان‌ها و کل هستی وصل می‌کنه. بهش میگیم کالبد آسمانی یا کیهانی. تو این مرحله، آدم حس می‌کنه با همه‌چیز، با ستاره‌ها، با کهکشان‌ها و با کل عالم یکی شده. انگار پنجره‌ای باز می‌شه به روی انرژی‌های بزرگ و تجربه‌هایی که فراتر از این دنیای کوچیک ماست.

 

۷. کالبد روح هفتم الهی (قطره‌ای در اقیانوس نور): و اما هفتمین و بالاترین لایه، کالبد الهی یا نور مطلق. اینجا دیگه مرزی بین ما و اون ذات پاک و یگانه باقی نمی‌مونه. انگار قطره‌ای هستیم که به اقیانوس بی‌کران الهی پیوسته. اوج آرامش، وحدت و یکی شدن با کل هستی. این بالاترین مرحله‌ی رشد روحه، یعنی زندگی در هماهنگی کامل با آهنگ کائنات.

 

حالا اگه دوست داشتید بیشتر در مورد این کالبدها و راز و رمزهاشون بدونید، تو قسمت نظرات برام بنویسید تا باز هم با هم گپ بزنیم و از این دریای معرفت، جرعه‌ای بنوشیم.

دلتون شاد و راهتون پر نور!

 

 

 

 

 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.





  • ابوداوود الحنین

سلام به روی ماهتون بچه‌های گلم. الهی که تنتون سالم و دلتون خوش باشه همیشه.

می‌خوام چند کلامی خودمونی باهاتون حرف بزنم، حرفای دل یه پیرمرد که یه عمری سرد و گرم این روزگار رو چشیده و دلش می‌سوزه وقتی می‌بینه جوون‌ترها، که مثل گل پاک و صاف هستن، دارن تو چه دام‌هایی میفتن. گوش کنید عزیزای دلم، شاید این چند کلمه تجربه، یه جایی به دردتون خورد.

دلم می‌گیره وقتی می‌بینم این روزا یه عده آدم، میان و ادعاهای بزرگ می‌کنن. خودشون رو استاد و عالم جا می‌زنن، بعد می‌خوان روی تن و بدن ناموس مردم، به‌خصوص دخترای گلم و خانمای محترم که دل نازک‌ترن و زودتر باور می‌کنن، چیزایی مثل دعا و طلسم بنویسن. نیتشون خیر نیست بچه‌ها، اینا دنبال سود خودشونن، دنبال اینن که این بنده‌های خدا رو که دستشون به جایی بند نیست، شاید دلشون از غصه پره، از بی‌کسی، از مریضی، از گرفتاری، گول بزنن و از راه درست منحرف کنن. آدم وقتی مستأصل می‌شه، وقتی کارد به استخونش می‌رسه، برای خلاص شدن از مشکلش (حالا هرچی که هست، یکی دنبال بخته، یکی دنبال رزق و روزی حلاله، یکی مریض داره، یکی دلش شکسته،یکی بچه دار نمی‌شه )، به هر در و دیواری می‌زنه، به هر ریسمون پوسیده‌ای چنگ می‌ندازه. این آدمای نامهربون هم از همین درماندگی و سادگی سوءاستفاده می‌کنن و راحت این دل‌شکسته‌ها رو فریب می‌دن و زندگیشون رو خراب‌تر می‌کنن.


یه چیز دیگه هم که خیلی باب شده و

  • ابوداوود الحنین

سوال: آیا انگشتر موکل دار وجود دارد؟ 


پاسخ: به نام دانای اسرار نهان

درود بر شما. پرسشِ به‌جایی است که ذهنِ بسیاری را به خود مشغول می‌دارد.

پاسخِ کوتاه به پرسشِ شما این است: بله، در گسترهٔ علوم غریبه و در باورِ اهلِ فن، چیزی به نام «انگشتر مُوَکِّل‌دار» وجود دارد.

اما توضیحِ این پاسخِ کوتاه، نیازمندِ تفصیل فراوان است:

مقصود از انگشترِ مُوَکِّل‌دار، انگشتری است که با انجامِ آدابِ روحانیِ خاص، تِلاوَتِ اوراد و عَزائِمِ مُعَیَّن، و با تسلط و دانشِ استادی عامل و آگاه به علومِ خفیه، یک یا چند موجودِ روحانی (که مُوَکِّل خوانده می‌شوند و غالباً از طوایفِ اَجنّه یا زار هستند) به آن نگین یا رکاب گماشته یا به نوعی پیوند داده می‌شوند.

هدف از این کار، معمولاً بهره‌ جستن از نیرو و توانایی‌های آن مُوَکِّل برای اموری چون حفاظت از صاحبِ انگشتر در برابرِ چشم زخم، سِحر و خطرات، گشایش در امور و کارها، جلبِ رزق و روزی، ایجادِ محبت و مقبولیت، یا انجامِ مقاصدِ خاصِ دیگری است که مُوَکِّل تواناییِ انجامش را دارد.

اما نکتهٔ بسیار مهم اینجاست و باید با گوشِ جان شنید:

۱. اصالت و حقیقت: ساختنِ یک انگشترِ مُوَکِّل‌دارِ حقیقی که دارای مُوَکِّلِ فعال و قدرتمند باشد، کاری نیازمندِ علمِ عمیقِ روحانی، تقوای بالا، ریاضت، و اجازهٔ معنوی است. استادِ عامل باید بر علومِ تسخیرات، عزائم و اوفاق تسلطِ کامل داشته باشد.

۲. فریب و تقلب: متأسفانه، امروزه بازارِ این‌گونه امور، آکنده از فریب و سودجویی است. بسیاری از انگشترهایی که به نامِ مُوَکِّل‌دار فروخته می‌شوند، در حقیقت هیچ‌گونه اثرِ روحانیِ خاصی ندارند و صرفاً تلقینی برای خریدارِ ساده‌دل ایجاد می‌کنند.

۳. خطرِ مُوَکِّلینِ نامناسب: بدتر از انگشترِ بی‌اثر، انگشتری است که توسطِ افرادِ ناآگاه یا بدطینت، با مُوَکِّلینی از طوایفِ اَجنّه شیطانی و شریر یا اَرضیِ پیوند خورده باشد. چنین انگشتری نه تنها سودی ندارد، بلکه می‌تواند منشأ نحوست، بیماری، آشفتگیِ روانی و مشکلاتِ عدیده برای صاحبش گردد.

۴. ماهیتِ مُوَکِّل: حتی اگر انگشتر اصیل باشد، نوعِ مُوَکِّل (رحمانی یا غیررحمانی)، قدرتِ او، وظایفش و نحوهٔ تعاملِ صحیح با او، اموری است که صاحبِ انگشتر باید از آن آگاه باشد، وگرنه ممکن است ناخواسته دچارِ مشکل شود.

بنابراین، در جمع‌بندی باید گفت: بله، انگشتر موکل‌دار در چهارچوبِ علومِ خفیه وجود دارد، اما یافتنِ نمونهٔ اصیلِ آن و تشخیصِ آن نیاز به خبرگی دارد. اعتماد به هر مدعی و خریدِ بی‌محابا در این زمینه، می‌تواند به جای منفعت، زیان به همراه داشته باشد. همواره باید به دنبالِ اساتیدِ شناخته‌شده، باتقوا و موثق بود و از روی آگاهی قدم برداشت.

عالمِ غیب، پیچیدگی‌ها و خطراتِ خود را دارد و ورود به آن، بدونِ دانش و راهنما، عاقلانه نیست.

در پناهِ حق باشید.

 ابوداوود الحنین


🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.



  • ابوداوود الحنین

پاسخ به پرسمان شما همراهان : شیوه‌ی روش دفع "زار"  چگونه است؟

بسیار خرسند شدم آنگاه که دیدم دوستی از راه دور، یا شاید هم از همین نزدیکی‌های ، در بخش نظرات،  پرسان شد از شیوه‌ی این حقیر در رویارویی با پدیده‌ی "زار". آیا ما نیز، همچون برخی برادران که نام "بابازار" بر خود نهاده‌اند، دست توسل به دامان سفره و قربانی گوسفند و مولودی و... می‌زنیم؟

پرسشی است بجا و از سر کنجکاوی پاک، که خود نشان از بیداری دل دارد. و چون می‌دانم این پرسمان، شاید گره از کار بسیاری بگشاید و ابهام از دل‌های زیادی بزداید، بر آن شدم تا با قلمی لرزان و بیانی قاصر، آنچه را از موکلان و هاتفان غیب دریافته‌ام، در این محفل روحانی با شما در میان گذارم. پس گوش دل بسپارید که کلام، از جایی فراتر از حنجره می‌آید.


حکمت آفرینش و راز "زار"

بدانید ای دوستان که حضرت حق، خالق بی‌همتای عالم هستی، موجودات بسیاری را آفریده است؛ از آنچه چشم سر می‌بیند و آنچه چشم دل شاید ببیند. و در میان این خیل عظیم مخلوقات، موجوداتی هستند از عالم ماوراء که هر یک را وظیفه‌ای و ماموریتی است. "زارها" نیز از این دسته خارج نیستند. هر "زار" را سری است و رسمی، و ماموریتی مشخص.

به عنوان مثال، از آنچه به ما رسیده، "زار سیحوت"  کارش باطل کردن سحر و گره‌گشایی از کارهای بسته است. و یا "زار بحری" که در تسخیر قلوب و جلب محبت نیکوکاران نقش دارد. و الحق که بسیاری از "زارها"، به فرمان پروردگار، در کار باطل کردن سحر و طلسمات شیطانی هستند.

پس بدانید و آگاه باشید که "زار"، موجودی است از عالم نور، موجودی رحمانی که نه تنها قصد آزار ندارد، بلکه به اذن الله، در جهت خیر و گره‌گشایی قدم برمی‌دارد. این سخن که در برخی جاها و سایت ها می‌بینید که "زار" نوعی بیماری است، سخنی است دور از حقیقت و از ناآگاهی برآمده.

خداوند متعال که رحمان و رحیم است، هرگاه بنده‌ای از بندگانش را در تنگنا ببیند، چه از جانب سحر و جادو باشد و چه از جانب مشکلات دیگر که تاب و توانش را ستانده، "زار" یا موجود رحمانی دیگری را به یاری او می‌فرستد. این موجودات نورانی، به مثابه دستی از غیب هستند که برای کمک به انسان فرستاده شده‌اند.

و اگر حضور این یاری‌دهندگان رحمانی نبود، بسا سحر و جادویی که اثر می‌کرد و به نتیجه می‌رسید و چه بسا جان‌هایی که به خطر می‌افتاد. اما خداوند بندگانش را رها نمی‌کند و همواره راه نجاتی پیش پایشان می‌گذارد. به همین دلیل است که غالباً سحر و جادویی که به قصد هلاکت و مرگ انجام می‌شود، به سرانجام نمی‌رسد، چرا که دست یاری حق از آستین این موجودات رحمانی بیرون می‌آید.

گاه نیز، بدون دلیل خاصی، مثلاً اگر انسانی در مکانی تاریک یا کنار اقیانوس، یا رودخانه به خصوص در شب، توقف کند یا بگذرد، ممکن است "زار"ی از او خوشش آید و به اصطلاح با او همراه شود. این همراهی نیز از سر مهر و علاقه است و نه به قصد آزار.


چرا همراهی با "زار" گاهی مشکل‌ساز می‌شود؟

حال پرسمان اینجاست که اگر "زار" موجودی رحمانی است، چرا بسیاری از کسانی که با "زار" همراهی دارند، با مشکلات ماورایی دست و پنجه نرم می‌کنند؟

پاسخ در اینجاست که وقتی "زار" وارد هاله‌ی انرژی انسان می‌شود، به دلیل لطافت و نورانیت وجودی‌اش، شکافی در آن هاله ایجاد می‌کند. این شکاف، به مثابه دریچه‌ای می‌شود برای ورود موجودات دیگر، موجوداتی از جنس ظلمت و از نوع ارضی یا اجنه شیطانی که به دنبال رخنه و آزار هستند. این موجودات شیطانی یا ارضی، از این فرصت استفاده کرده و پس از "زار"، وارد هاله‌ی انسان می‌شوند و اینجاست که مشکلات آغاز می‌گردد.

پس، کسی که "زار" با او همراه است، مشکل اصلی‌اش خود "زار" نیست، بلکه ورود موجودات ارضی و شیطانی است که از شکاف ایجاد شده استفاده کرده‌اند. راه حل نیز نه در دفع "زار"، بلکه در دفع این موجودات مزاحم و سپس، ترمیم و بستن هاله‌ی محافظ است. و این کارها، به اذن حق، توسط خود ما و با روش‌های خاص علوم غریبه (روحانی) که ریشه در پاکی و نور دارند، قابل انجام است.


فریب "بابازار"های ناآگاه و شروط بی‌اساس

و اما برسیم به سخن حق در مورد شروط و خواسته‌هایی که برخی به نام "زار" بر زبان می‌آورند و به نام "بابازار" بر سر مردم می‌نشانند.

به صراحت می‌گویم که "زارها"، این موجودات نورانی، هرگز انسان را مجبور به گرفتن سفره‌های پر زرق و برق، قربانی کردن حیواناتی چون گوسفند و شتر و گاو، یا برگزاری مولودی و مراسمات خاصی نمی‌کنند. آن‌ها هیچ شرطی برای انسان نمی‌گذارند و تنها به قصد یاری آمده‌اند.

متأسفانه، عده‌ای که شاید نام "بابازار" را یدک می‌کشند اما از عمق معرفت بی‌بهره‌اند، از این ناآگاهی مردم سوءاستفاده می‌کنند. به کسانی که با "زار" همراهی دارند می‌گویند: "زارت طلب فلان چیز کرده است! گوسفند می‌خواهد، سفره می‌خواهد! اگر انجام ندهی، بیچاره خواهی شد!"

این سخنان، دروغی بیش نیست و از طمع و جهل این افراد سرچشمه می‌گیرد. اگر "زار" واقعاً چنین شروطی داشته باشد و انسان را تهدید به بیچاره شدن کند، دیگر نمی‌تواند موجودی رحمانی و نورانی باشد. موجود رحمانی هرگز بنده‌ی خدا را تحت فشار قرار نمی‌دهد و از او باج نمی‌خواهد.

بارها دیده‌ام کسانی را که به خاطر این حرف‌ها، زندگی‌شان را تباه کرده‌اند. فردی را می‌شناختم که با ماشینش کار می‌کرد و روزی حلال کسب می‌نمود، اما به او گفتند که "زارت طلب سفره کرده است". او نیز ماشینش را فروخت و تمام هزینه‌ی آن را صرف سفره‌ای کرد که نصیب همان "بابازار" نما شد. آیا این منطق یک موجود رحمانی است که بنده‌ی خدا را به چنین روزی بیندازد؟ هرگز!

این شروط و خواسته‌ها، همگی ساخته‌ی ذهن کسانی است که خود را "بابازار" نامیده‌اند و جز منافع مادی خویش، به چیز دیگری نمی‌اندیشند.

شیوه ی ابوداوود الحنین در تکریم "زار"

حال، اگر انسانی "زار"ی همراه دارد و می‌خواهد به شیوه‌ی صحیح با او تعامل کند، راه و روشی دیگر است. این انسان است که باید برای "زار" شرط بگذارد، نه برعکس!

به عنوان مثال، من به یارانم که با "زار" همراهی دارند، می‌گویم که از "زار" خویش درخواست کنند. از او بخواهند که به اذن خداوند، در کسب رزق و روزی حلال به آن‌ها کمک کند. از او بخواهند که اسباب ثروتمند شدنشان را فراهم آورد، آنقدر که هزینه‌ی سفره و قربانی برایشان مبلغی ناچیز باشد.

در این حالت، "زار"، چون موجودی رحمانی و یاری‌دهنده است، تمام تلاشش را می‌کند تا به اذن حق، صاحبش را به ثروت و گشایش در امور مالی برساند. و آنگاه که انسان به ثروت رسید، می‌تواند به رسم ادب و به پاس قدردانی از یاری "زار"، برای او سفره بیندازد یا قربانی کند. این تکریم، از سر دل و از روی شکرگزاری است و هیچ اجباری در آن نیست. به قول خودمان، این عمل، نوعی "تکریم" و بزرگداشت است برای موجودی که به یاری آمده.

البته، هستند کسانی که بدون هیچ شرطی، خودشان از تمکن مالی برخوردارند و دوست دارند به "زار" خویش ادای احترام کنند و برایش سفره یا قربانی در حد توانشان فراهم آورند. این عمل نیز بسیار نیکوست و هیچ اشکالی ندارد، چرا که از سر اختیار و محبت است و هیچ‌گونه شرط و اجباری در آن وجود نداشته. انسان از سر دل و میل خویش خواسته که برای "زار" خویش کاری انجام دهد.

"زار" به قصد یاری می‌آید، نه آزار

پس بدانید ای دوستان، "زار" وقتی به سراغ انسانی می‌آید، به قصد کمک و یاری آمده است. او دشمن نیست که بخواهید او را دفع کنید. اما اگر به هر دلیلی، خواستید که این همراهی پایان یابد و "زار" از شما دور شود، بدانید که نیازی به آن همه تشریفات و هزینه‌های سنگین نیست. نیازی به سفره و قربانی و مولودی و این‌گونه مراسم نیست.

کافی است انسان در خلوت خویش بنشیند، دل را صاف کند و با زبانی ساده و از سر صدق، از "زار" بخواهد که به راه خود برود و او را تنها بگذارد. و اگر انسان ناخواسته و ندانسته کاری انجام داده که منجر به همراهی "زار" شده است، می‌تواند با خواندن متنی که به "انصراف نامه" معروف است، با اذن پروردگار، اسباب جدایی مسالمت‌آمیز را فراهم آورد. این انصراف نامه، در واقع نوعی اعلام عدم تمایل برای ادامه همراهی است که اگر از سر صدق باشد، "زار" نیز آن را می‌پذیرد و دور می‌شود.

باشد که این سخنان، روشنگر راهتان باشد و شما را از افتادن در دام ناآگاهان و سوءاستفاده‌کنندگان حفظ کند. همواره از خداوند متعال یاری بجویید و دل‌هایتان را به نور معرفت روشن سازید.

والسلام علی من اتبع الهدی.

حق نگهدارتان.


🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.




  • ابوداوود الحنین

با استعانت از پروردگار یکتا و با مدد از انوار غیبی، بنده ابوداوود الحنین، این پیر طریقت و خادم علوم خفیه و ماوراءالطبیعه ، بر آن شدم تا در پاسخ به پرسش‌های شما عزیزان در باب حقیقت «زار» و طرق مقابله با آن، لب به سخن بگشایم و آنچه را که در طول سالیان متمادی کسب تجربه و معرفت نموده‌ام، با شما به اشتراک بگذارم.


آیا زار از بدن خارج می‌شود؟ و آیا راهکاری برای دفع آن وجود دارد؟

این سوالی است که بارها از بنده پرسیده‌اند و هر بار با اندوه فراوان شاهد گمراهی و جهل برخی از افراد در این وادی بوده‌ام. بدانید ای طالبان حق، که «زار» موجودی است از ساحت رحمانی، از جنس ارواح طیبه و پاک که به اذن پروردگار و بر اساس مشیت الهی، گاه با انسان‌ها پیوند برقرار می‌کنند. این پیوند، نه از سر دشمنی و آزار، بلکه به دلایل و حکمت‌های خاص خود صورت می‌پذیرد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهم کرد.

در این میان، تفاوتی نیست میان سید و بحری و حبشی و نوبان و مشایخ و دیگر زارهای خداوند؛ همگی در پیشگاه «زار» یکسانند و تنها تفاوت موجود، در طایفه و نوع تجلی آن‌هاست که هر کدام، ویژگی‌ها و صفات خاص خود را دارند. اما همگی آن‌ها، عزیز و دوست‌داشتنی و برابرند و هرگز در پی صدمه و آسیب رساندن به انسان نیستند. این را بدانید و در خاطر بسپارید.


اما در خصوص راهکار دفع «زار»... باید بگویم که این تصور، ناشی از عدم شناخت حقیقت این موجودات است. «زار» به زور و اجبار از بدن خارج نمی‌شود، چرا که این پیوند، یک رابطه روحانی و معنوی است و نه یک بیماری جسمانی که بتوان با دارو و درمان آن را برطرف کرد. تلاش برای دفع قهری «زار»، نه تنها بی‌نتیجه است، بلکه ممکن است عواقب ناگواری نیز به همراه داشته باشد.

تفاوت میان زار رحمانی و آسیب‌های ناشی از اجنه ارضی:

بسیار مهم است که میان «زار» رحمانی و آسیب‌هایی که گاه از سوی اجنه ارضی به انسان می‌رسد، تمایز قائل شویم. متاسفانه، برخی از افراد ناآگاه یا سودجو که خود را «بابازار» می‌نامند، از این ناآگاهی مردم سوءاستفاده می‌کنند. آن‌ها با ترساندن افراد و نسبت دادن هرگونه مشکل و ناراحتی به «زار»، به آن‌ها القا می‌کنند که مورد آسیب زار قرار گرفته‌اند و برای رفع این آسیب، باید گوسفند یا گاو یا... قربانی کنند، یا طلا بپردازند و یا هدایای دیگری تقدیم نمایند. این اعمال، چیزی جز کلاهبرداری و فریب نیست و هیچ ارتباطی با حقیقت «زار» ندارد.

«زار» هرگز کسی را مجبور به انجام کاری نمی‌کند. اگر شخصی از روی میل و ارادت، نذری برای آن‌ها ادا کند یا هدیه‌ای تقدیم نماید، این عمل موجب ارتقای مقام آن «زار» در عالم خود و نیز خیر و برکت برای خود شخص خواهد بود. اما اگر کسی این کار را انجام ندهد، هیچ آسیبی از سوی «زار» به او نخواهد رسید. چرا که این موجودات شریف، صاحب مقام‌های والا در عوالم خود هستند و نیازی به مادیات دنیای انسان‌ها ندارند.


ادعای خروج زار و حجاب‌های دفع آن:

کسانی که مدعی می‌شوند می‌توانند «زار» را از بدن خارج کنند و حجاب‌های مخصوصی برای دفع آن‌ها ارائه می‌دهند، یا از حقیقت «زار» بی‌اطلاع هستند و یا می‌دانند که طرف مقابلشان در این زمینه آگاهی ندارد و از این جهل سوءاستفاده می‌کنند. سخنان سنگین و ادعاهای واهی این افراد، تنها با هدف فریب و کلاهبرداری صورت می‌گیرد. بدانید که «زار»، مسیری یک‌طرفه است؛ اگر وارد وجود زندگی کسی شود، خروج از آن به این سادگی‌ها میسر نیست و راهی نیست که بتوان با دعا و حجاب‌های ساختگی آن را حل کرد. این پیوند، عمیق‌تر از آن است که با این روش‌ها گسسته شود.


شرایط خروج زار و خطرات پس از آن:

«زار» تنها در یک صورت از شخص جدا می‌شود و آن زمانی است که از او ناامید شده و قهر کند. اما این جدایی نیز، همچون رفتن نگهبان یک قلعه نظامی است. هنگامی که «زار» از جسم انسان خارج می‌شود، هاله او آسیب می‌بیند و کمی باز می‌ماند. از طریق همین شکاف کوچک، هاله محافظ اجنه کافر، ارضی، سفلی و دیگر موجودات ماوراءالطبیعه خبیث می‌توانند به راحتی وارد جسم انسان شوند و او را مورد آزار و اذیت قرار دهند. پس، خروج «زار»، نه تنها راه حل نیست، بلکه می‌تواند خطرات بسیار بزرگتری را به همراه داشته باشد.


زار؛ بهترین دوست انسان‌های تنها:

در پایان، می‌خواهم به این نکته مهم اشاره کنم که «زار»، بهترین دوست انسان است، به ویژه برای کسانی که در این دنیا احساس تنهایی می‌کنند. افرادی که «زار» دارند، عمدتاً انسان‌های پاک‌سرشت و بی‌ریایی هستند. یکی از دلایل همراهی «زار» با این افراد، دفع دوستان و رفقای ناسالم و خطرناک است. «زار» با حضور خود، از نزدیک شدن افراد سودجو و کسانی که قصد آسیب رساندن به شخص را دارند، جلوگیری می‌کند. متاسفانه، در دنیای امروز، بسیاری از انسان‌ها تنها به دنبال منافع خود هستند و دوستی خالصانه و بی‌غرضانه بسیار کمیاب است. در این میان، هیچ انسانی نمی‌تواند دوستی به دلسوزی و وفاداری «زار» پیدا کند. پس قدر این همراهان روحانی را بدانید و با آن‌ها به نیکی رفتار کنید تا همواره در پناه عنایت آن‌ها باشید.

امیدوارم این توضیحات، روشنگر راه شما عزیزان در شناخت حقیقت «زار» بوده باشد. همواره به یاد داشته باشید که علم و آگاهی، بهترین سلاح در برابر جهل و خرافات است. از خداوند متعال برای همگان، هدایت و سعادت مسئلت دارم. بنده ابوداوود الحنین.



🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃


با استعانت از قدرت الهی، شما را با  استاد ابوداوود الحنین، متخصص برجسته در زمینه نگارش ادعیه و ابطال سحر و جادو آشنا می‌سازیم. ایشان با سال‌ها تجربه، آماده ارائه خدمات ارزشمند خود به شما عزیزان می‌باشند.

✅ خدمات تخصصی ارائه شده:

  • نگارش انواع ادعیه مجرب: جهت گشایش رزق، جلب محبت، شفای بیماری، موفقیت در امور، دفع چشم زخم، رفع اضطراب و غیره.
  • ابطال سحر و جادو: شناسایی و خنثی‌سازی انواع طلسمات و بستگی‌ها، رفع آثار منفی و پاکسازی محیط.

برای ارتباط و کسب اطلاعات بیشتر:

  • تلگرام (ارتباط مستقیم): AbuDawod2 📱
  • کانال تلگرام (مشاهده نمونه‌ها): Abu_Dawod 📢
  • شماره تماس: 📞 09339917756
  • وبلاگ: Abudawod.blog.ir 🌐

با اطمینان از خدمات تخصصی استاد ابوداوود الحنین بهره‌مند شوید.


  • ابوداوود الحنین

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین


پرده‌برداری از اسرار زار: هدیه‌ای رحمانی یا موجودی وحشی؟ سفری به اعماق عالم غیب

سلام و درود بر جویندگان حقیقت و پویندگان راه معرفت!

بسیار شنیده و پرسیده می‌شود که آیا "زار"، این همراه نادیدنی برخی از بندگان خدا، موجودی است سرکش و خشن که تنها با دستان توانمند "بابازار" یا "مامازار" رام و آرام می‌گیرد؟ آیا حقیقتاً ذات او با وحشی‌گری آمیخته است؟

بگذارید با استعانت از الطاف خفیه الهی و با نگاهی به اعماق عالم معنا، این تصور نادرست را که متأسفانه رواج یافته، به چالش بکشیم و حقیقت این وجود لطیف را برایتان آشکار سازیم.


🕊️حقیقت زار: عطیه‌ای از جانب پروردگار🕋

عزیزان من، بدانید و آگاه باشید که "زار" در اصل و اساس خود، نه تنها وحشی نیست، بلکه موجودی است رحمانی؛ لطیفه‌ای است از الطاف خداوند که به برخی انسان‌ها عنایت می‌شود. این همراهان غیبی، که در عوالم دیگر سکنی دارند، همچون ما انسان‌ها دارای اختیار و ادراک هستند. نکته شگفت‌انگیز و قابل تأمل اینجاست که بنا بر آنچه در این مسیر پر رمز و راز بر ما آشکار گشته، بیش از ۹۵ درصد از این موجودات، خداپرست و موحد هستند. آن‌ها به خالق یکتا ایمان دارند و در مسیر رضای او گام برمی‌دارند.

طبق تجربه ای که داشتم تنها بخش بسیار اندکی، شاید کمتر از ۵ درصد، از این مسیر منحرف شده و به 

  • ابوداوود الحنین