بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

ابو داوود الحنین، شخصیتی شناخته شده در میان دعانویس آن و پیشگویان عرب‌زبان و فارسی زبانان است، و به دلیل رویکرد منحصر به فرد خود در استفاده از آیات قرآنی برای حل مشکلات مردم و دفع اجنه و زار، مورد توجه قرار گرفته است. او که پیشینه‌ای در مذهب صابئین مندائیان داشته، به دین مبین اسلام گرویده و در مقابل روش‌های سنتی بابا زارها که شامل برپایی مراسمات پرهزینه و قربانی کردن حیوانات است، موضع گرفته است. ابو داوود الحنین بر این باور است که باید با استفاده از قرآن کریم و بدون نیاز به مراسم گران‌قیمت، زار را دفع کرد. این دیدگاه او را از دیگر بابا زارها متمایز می‌کند که معتقدند برای دفع زار باید مراسم خاصی برگزار شود. ابو داوود الحنین اعتقاد دارد که برخی از این افراد بیشتر به دنبال منافع مالی خود هستند تا درمان واقعی افراد. کارهای او که به عنوان رحمانی توصیف می‌شوند، بر پایه طلسمات و دعاهای قرآنی استوار است و به گفته منتقدانش هدفش کمک به مردم و حل مشکلات آنها با روش‌هایی است که مبتنی بر ایمان و معنویت و قرآن کلام الله است. ابو داوود الحنین با این نگرش، تلاش دارد تا راهی متفاوت برای مقابله با مشکلات روحی و روانی ارائه دهد که در آن از قدرت معنوی قرآن کریم بهره گرفته شود. او همچنین در زمینه علوم غریبه و پیشگویی فعالیت دارد و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته است که در آن‌ها به استفاده از دعاها و آیات قرآنی برای دستیابی به اهداف مختلف پرداخته است. این کتاب‌ها شامل موضوعاتی چون پیشگویی‌ها، دعاها، اذکار، و اعمال مستحبه برای حل مشکلات و رفع بلایا هستند. ابو داوود الحنین با این رویکرد، تأثیری عمیق بر جامعه خود گذاشته و به عنوان یک شخصیت معنوی مورد احترام قرار گرفته است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنیان» ثبت شده است

​سفری به ماوراء با ابوداوود الحنین: با قدرتمندترین قبایل اجنه آشنا شوید

یادداشتی از استاد ابوداوود الحنین، خادم علوم غریبه و ماوراءالطبیعه

​سلام بر شما فرزندان عزیز و جویای حقیقت،

​بسیاری از شما در مورد عجایب عالم غیب و ساکنان آن از من می‌پرسید. امروز می‌خواهم با اذن خداوند، پرده از رازی بردارم و شما را به سفری کوتاه در دنیای وسیع و پرهیبت اجنه ببرم. عمو جان، بنده که عمری را با غبار این راه‌ها سپری کرده‌ام، بارها به آن وادی‌ها نظر کرده‌ام و دیده‌ام آنچه را که بسیاری حتی در خواب هم تصور نکنند. در عالم ماوراء، قدرت و هیبت حرف اول را می‌زند. در میان قبایل بی‌شمار اجنه، چند طایفه هستند که نامشان لرزه بر اندام دیگران می‌اندازد. بیایید با هم با برخی از این قبایل قدرتمند آشنا شویم.

۱. قبیله‌ی مهیب «بنی مارد»: فرمانروایان اقیانوس‌ها

​اولین و شاید یکی از قدرتمندترین‌ها، قبیله‌ی «بنی مارد» هستند. عمو جان، تصور کنید موجوداتی با قامتی به بلندی کوه‌ها و قدرتی چون طوفان‌های عظیم دریا. اینان در اعماق اقیانوس‌ها و دریاهای بزرگ فرمانروایی می‌کنند و تمام گنج‌های نهان در دل آب‌ها از آنِ آنهاست. بنده با چشم باطن خود در عالم ماورا دیده‌ام که یک مارد به سادگی می‌تواند کشتی‌ای را در هم بشکند. غرورشان به اندازه‌ی قدرتشان بزرگ است و کمتر با دیگران معاشرت می‌کنند، چرا که خود را نژادی برتر از سایرین می‌دانند.

۲. طایفه‌ی آتشین «عفاریت»: جنگجویان مغرور و حیله‌گر

​بعد از ماردهای عظیم‌الجثه، نوبت به «عفاریت» یا همان عفریت‌ها می‌رسد. اینان از آتش بی‌دود خلق شده‌اند و خشم و حیله‌گری در ذاتشان شعله‌ور است. معمولاً در بیابان‌های خشک و سوزان و خرابه‌های باستانی سکونت دارند. سرعتشان وصف‌ناپذیر و قدرتشان ویرانگر است.

عمو جان، یک نکته را در مورد عفریت‌ها به خاطر بسپارید: آنها بسیار کینه‌ای و مغرورند و اگر کسی پای بر دمشان بگذارد، تا ابد در پی انتقام خواهند بود. در دنیای ما کشورهایی ماننده اسرائیل با پادشاهان این نوع موجودات در ارتباط هستند و از آنها در جنگ ها و سیاست های خود مشاوره می‌گیرند، زیرا آنها در مکر و سیاست و و جنگ و نبرد بی همتا هستند. 

۳. «بنی غیلان»: استادان وهم و فریب

​قبیله‌ی دیگری که باید از آنها یاد کنم، «بنی غیلان» هستند که آدم های معمولی در قصه‌ها آنها را به نام غول می‌شناسند. اینان استادان تغییر چهره و فریب‌اند. در بیابان‌های دورافتاده و مکان‌های متروکه زندگی می‌کنند و می‌توانند خود را به هر شکلی که بخواهند درآورند. قدرت اصلی آنها در ایجاد وهم و ترس است. عمو جان، دیده‌ام که چگونه با ایجاد سراب‌ها و صداهای هولناک، مسافران گمشده در صحرا را به بیراهه می‌کشانند. هیبتشان به هنگام آشکار شدن، دل شیر را آب می‌کند.

۴. «بنی القماقم»: حکیمان و ساحران دنیای جن

​در میان این قبایل، طایفه‌ای نیز هستند که قدرتشان نه در جثه و زور بازو، که در زیرکی و نفوذشان است. طایفه‌ی «بنی القماقم» از این دسته‌اند. اینان ساحران و حکیمان دنیای خودشان هستند و به علوم غریبه و اسرار نهانی آگاهی دارند که دیگران از آن بی‌خبرند. پادشاهان کشورهای عربی برای دانستن آینده و گشودن گره‌های کور، دست به دامان بزرگان این قبیله‌ی مرموز می‌شوند.

کلام آخر از عموی شما، ابوداوود

​یادتان باشد عمو جان، در این عالم، چه در دنیای ما و چه در دنیای آنها، قدرت حقیقی در بزرگی جثه و شدت خشم نیست. قدرت حقیقی در نزدیکی به نور الهی و پیروی از حق است. بسیاری از این قبایل قدرتمند، به دلیل غرور و سرکشی از درگاه الهی رانده شده‌اند.

​پس فرزندانم، به دنبال دانستن این اسرار باشید، اما هرگز آرزوی رویارویی با آنان را نکنید. دنیای آنها پر از خطر و فریب است و پای گذاشتن در آن، جز تباهی ثمری ندارد. راه خود را به سوی نور و معنویت ادامه دهید که امن‌ترین و قدرتمندترین پناه، همان است.

​ارادتمند شما،

ابوداوود الحنین


  • ابوداوود الحنین

تجربه ماورایی رویای مرداب و رهایی از سحر و جادو 



  • این متن رو یکی از عزیزان در نظرات برام فرستاده که لازم دونستم بصورت پست در وبلاگ قرار بدم تا شما هم از تجربیات آن استفاده کنید. 

🧰 شما هم می‌توانید تجارب ماوراءالطبیعه ای خود را با ما در میون بزارید تا بصورت رایگان کلمه به کلمه حرفهاتون و تفصیر  کنیم و شما رو از دنیای ماوراءالطبیعه آگاه سازیم. 


​مدتی پیش، زندگی‌ام زیر سایه سنگین تاریکی قرار گرفت. به دلیل کینه و دشمنی یک شخص، گرفتار طلسم و سحر شدم. در ابتدا، نمی‌دانستم چه اتفاقی دارد می‌افتد. فقط حالاتی از بستگی شدید، فشارهای عصبی و کابوس‌های شبانه را تجربه می‌کردم. روزهایم با احساس سنگینی و خفقان می‌گذشت، انگار یک وزنه نامرئی روی سینه‌ام سنگینی می‌کرد و آرامش را از من گرفته بود.

​با گذشت زمان، اتفاق عجیبی افتاد. به خاطر هم‌نشینی موکلان این سحر با من، چشم سومم به صورت ناخواسته باز شد. دیگر مرز بین واقعیت و خیال برایم کمرنگ شده بود. گاهی در بیداری و... 


جهت مشاهده متن کامل روی دکمه ادامه مطلب زیر ضربه بزنید 👇🏼👇🏼👇🏼

  • ابوداوود الحنین


ورود به دنیای دعای ماوراءالطبیعه؛ داستان واقعی استاد ابوداوود الحنین



بسم الله الرحمن الرحیم 


مقدمه

فرزندانم، شاگردانم، جویندگان راه اسرار… بارها از من پرسیده‌اید که چگونه پای در وادی علوم غریبه نهادم؟ اکنون، پس از سال‌ها سکوت، اجازه دهید داستان آن شب را برایتان بازگو کنم؛ شبی که سرنوشت مرا دگرگون ساخت و پرده از چشمانم برداشت تا آنچه را که در پسِ پرده‌ی عالم است، ببینم و بفهمم.



🌑 آغاز شب سرنوشت


در جوانی‌ام، در یکی از روستاهای اطراف خوزستان به نام «رفیع» مرز میان ایران و عراق، در دل زمستانی سرد و مه‌آلود، شب‌هنگام بود و مه غلیظ کوچه‌ها را بلعیده بود. همان‌طور که می‌دانید بنده ، فرزند نسلی از دعانویسان و اساتید علوم غریبه ، با شوق کشف ناشناخته‌ها، به سوی خانه‌ای متروکه قدم برداشتم؛ خانه‌ای که سال‌ها خالی بود و می‌گفتند پیرزنی ساحره در آن می‌زیسته، زنی که سال‌ها پیش به رحمت خدا رفته بود. و همگی داستان های زیادی از آن خانه ترسناک شنیده بودیم. 


در دل تاریکی، نوری سرخ از پنجره‌ی آن خانه به بیرون می‌تابید. گمان بردم آتش‌سوزی‌ست، چرا که مطمئن بودم کسی در آن خانه نمی‌زیست. نزدیک‌تر شدم. در چوبی‌اش قفل بود، اما با ضربه‌ای از کتفم، در میان گرد و خاک و تارهای عنکبوت، گشوده شد.


همان لحظه، سنگینی عجیبی بر شانه‌هایم افتاد؛ گویی کسی بر دوشم نشسته باشد. بوی خاک گندیده و فرش‌های نم‌زده فضا را پر کرده بود. بی‌درنگ، ذکر های محافظت را زمزمه کردم:

> «تَحَصَّنتُ نَفسی بِکَلِماتِ اللهِ التّامات مِن شَرّ ما خَلَق…  

> تَحَصَّنتُ نَفسی بِلا إلهَ إلا الله…  

> تَحَصَّنتُ نَفسی فی بسم الله الرحمن الرحیم…»


با هر آیه، سنگینی کمتر می‌شد. شعله فانوسم را روشن‌تر کردم. چشمم به اسکلت سر بز، و شاخ‌های پراکنده، و چراغ‌های نفتی(روشن) افتاد.

خیلی برام عجیب بود چون... 

جهت خواندن کامل مطلب روی دکمه ادامه مطلب ضربه بزنید 👇🏼👇🏼

  • ابوداوود الحنین


جن عاشق در قرآن: آیات و اسرار ماورایی 🌌


سوال: آیا میتوان با استفاده از آیات قرآن جن عاشق را اثبات کرد؟ 


جواب: بله، قرآن کریم چندین آیه دارد که مستقیم به ارتباط انسان با جن اشاره می‌کند. این آیات نشان می‌دهند که جن‌ها می‌توانند به انسان نزدیک شوند، عاشق او شوند، وسوسه کنند و حتی بر زندگی زناشویی و عاطفی انسان اثر بگذارند. 🔮 این همان چیزی است که ما در سنت‌های اسلامی و فرهنگ‌های قدیمی با نام «جن عاشق» می‌شناسیم.


🔹 چند آیه مهم:

1️⃣ سوره بقره، آیه 102

«... فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ...»

اینجا خداوند می‌فرماید: جن و شیاطین با سحر و وسوسه می‌توانند بین زن و شوهر جدایی بیندازند. 💔
این همان دخالت ماورایی در روابط عاشقانه انسان‌هاست.


🌹🌹🌹🌹


2️⃣ سوره انعام، آیه 128

«یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ...»

خداوند خطاب به جن‌ها می‌گوید: «شما بسیاری از انسان‌ها را همراه خود کرده و فریب داده‌اید.»
این همراهی گاهی به شکل وابستگی و دلبستگی عاطفی ظهور می‌کند. 💞


🌹🌹🌹🌹


3️⃣ سوره جن، آیه 6

«وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالࣲ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقࣰا»

برخی انسان‌ها به جن‌ها پناه می‌بردند، و این موجودات آن‌ها را گرفتارتر می‌کردند. ⚡
این نشان‌دهنده ارتباط خاص و پنهانی میان جن و انسان است.


🌹🌹🌹🌹


4️⃣ سوره اعراف، آیه 27

«إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ...»

شیطان و قبیله‌اش از جایی که شما نمی‌بینید، شما را می‌بینند 👀
این نزدیکی پنهانی ریشه در مفهوم جن عاشق دارد؛ چون او انسان را می‌بیند، مجذوب می‌شود و دل می‌بندد. ❤️


🌹🌹🌹🌹


5️⃣ سوره ناس، آیات 4 تا 6

«مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ»

این آیه از وسوسه‌گر پنهانی سخن می‌گوید که در دل انسان وسوسه می‌اندازد، چه از جن باشد چه انسان.
گاهی این وسوسه‌ها خود را در قالب عشق، شهوت یا دلبستگی افراطی نشان می‌دهند. 💌


📌 جمع‌بندی عمو جان:

از قرآن واضح است که:
✨ جن‌ها وجود دارند و می‌توانند عاشق انسان شوند.
✨ با انسان ارتباط پنهانی برقرار کنند.
✨ در روابط عاطفی و زناشویی انسان اثر بگذارند.
✨ بر ذهن و دل انسان وسوسه وارد کنند.

اگر این نشانه‌ها را دیدی، بدان که ارتباط ماورایی با اجنه واقعیت دارد و باید با دقت و دعاهای مخصوص آن را مدیریت کرد 🕊️🌿


اگر بخواهید، می‌توانم برای پست بعدی توضیح بدهم که چگونه می‌توان از جن عاشق محافظت یا دفع کرد و چه دعاهایی اثرگذار هستند 🔮📜




  • ابوداوود الحنین

برای یکی از دوستان این داستان واقعی که برای بنده اتفاق افتاده بود رو بازگو کردم که پیش خودم گفتم اگر متن آن را در پست وبلاگ بزارم خالی از لطف نیست که دیگران هم استفاده کنند. 



ببین پسرم… این قصه که می‌خوام برات بگم، برای هر گوش شنوا نیست. هر که گوشش ناپاک باشه، ازش جز ترس نصیبی نمی‌بره. ولی تو… تو آماده‌ای.


سال‌ها پیش، تازه پشت لبم سبز شده بود و از غرور و خامیِ جوانی یکی دو قدم دور شده بودم. یک شب، که آسمان بوی باران می‌داد و مه مثل پیراهنی سفید و سنگین روی نیزارهای هورالعظیم خوابیده بود، راهی تالاب شدم. قایقم را آرام پارو می‌زدم، و همان ذکری را زیر لب زمزمه می‌کردم که استادم به من سپرده بود. گفته بود: این ذکر، اگر دلت صاف باشد و نیتت برای خیر همه بندگان، پرده‌ی میان این عالم و عالم دیگر را کنار می‌زند.


آب مثل آینه‌ای تیره بود و صداها در مه گم می‌شدند. ناگهان… صدایی آمد. نه زنگ بود، نه ناله پرنده، نه صدای جانوران شبگرد. انگار که آب در دل سنگ زمزمه کند. گوش تیز کردم، پارو را آرام در قایق خواباندم، و فقط صدای قلبم می‌آمد.


آرام جلو رفتم، و مه شکافت… آنجا، روی صخره‌ای که خزه سبز و لغزانی پوشانده بود، دیدمش.


شاهماران.


نیم‌تنه‌اش، زن؛ با صورتی که اگر صد سال هم نگاهش می‌کردی، باز سیر نمی‌شدی. چشمانی که انگار آسمان بارانی در آن‌ها حبس شده بود. اما از کمر به پایین، نه پا… بلکه بدن ماری عظیم، با پولک‌هایی که نور مهتاب رویشان مثل طلا و زمرد می‌رقصید.



صدایش نشنیدم، اما حرف‌هایش را در ذهنم شنیدم؛ مثل اینکه افکارش در رگ‌های مغزم جاری شد. گفت: «ما در این خاک هستیم، اما خانه‌مان در پرده‌ای دیگر است. هرگاه دل انسانی پاک باشد و راه را بیابد، ما خود را به او نشان می‌دهیم. اما ما را در کوچه و بازار نخواهی دید. ما نگهبان دانش و درمانیم، و رازهایمان را فقط به کسی می‌گوییم که خیرش برای همه باشد، نه منفعت خودش.»


بعد، گیاهی را به من نشان داد که هنوز هم، تا همین امروز، دردهای سخت را درمان می‌کند. فهمیدم که این موجودات، نه فقط از زمین‌اند و نه فقط از آسمان. مثل نسیمی که از قله کوه می‌آید، اما بوی دریا را هم با خود دارد.


پسرم… تا امروز، هر وقت مه شبانه تالاب را می‌پوشاند و بوی باران‌خورده‌ی نیزار در هوا می‌پیچد، حس می‌کنم شاهماران، پشت همان پرده نازک میان دو جهان، نگاهم می‌کند… و منتظر است.



  • ابوداوود الحنین

اسرار مگو از عالم اجنه: آنچه پیران سینه به سینه به ما آموختند

به قلم استاد ابوداوود 

​ای جویندگان حقیقت و ای رهروان طریقت، سلام بر شما. سال‌هاست که این حقیر، عمر خویش را در کنج حجره و در میان اوراق و کتب کهن، صرف شناخت عوالم پنهان از دیدگان انسان های عادی کرده‌ام. امروز بر آن شدم تا به اذن پروردگار، پرده از برخی اسرار عالم جنیان بردارم و شما را با ماهیت این مخلوقات لطیف آشنا سازم. پس با گوش جان بشنوید که این سخنان، حاصل یک عمر تجربه و ریاضت است.

​تفاوت احضار و تسخیر: مرز باریک میان امر مشروع و حرام

​بسیاری از شاگردان و مراجعین از من درباره... 

جهت مشاهده ادامه مطلب روی دکمه ادامه مطلب زیر ضربه بزنید 👇🏼 

  • ابوداوود الحنین

موکل چیست؟به هر کسی که کاری به اون سپرده بشه که از طرف شخص انجام بده به طور عام موکل میگن.موکل یا وکالت داده شده.


در امور ماورایی و علوم غریبه,موکل عبارت است از جن یا ملکی که توسط انسان تسخیر شده و انسان از او درخواست کرده که کاری برای انسان انجام دهد. در اینجا هم دو نوع موکل داریم یکی موکل روحانی و یکی موکل شیطانی.

  • ابوداوود الحنین

چی بگم از این جن شاماران... قصه اش خیلی قدیمی‌تر از این حرفاست، مال وقتیه که دنیا یه رنگ دیگه داشت، آدما دلشون صاف‌تر بود و جادو و جنبل هنوز تو زندگی‌شون پررنگ بود. ما پیرمردا که دیگه داریم میریم، ولی این قصه‌ها سینه‌به‌سینه چرخیده تا رسیده به ما.

 یه جوونی بود به اسم جاماسب، مردی بود پاک و بی‌غل‌وغش. یه روز با رفیقاش رفته بودن کوه و کمر پی عسل. یه غاری پیدا می‌کنن، میرن توش ببینن چه خبره. یهو راه گم می‌کنن، تاریک و ترسناک. رفیقاش که جونشون رو بیشتر دوست داشتن، جاماسب رو تنها می‌ذارن و فرار می‌کنن.

جاماسب بیچاره تو اون غار تاریک و نمور، هی این ور اون ور می‌زنه، تا راه خروج رو پیدا کنه اما راه به جایی نمی‌بره. تا اینکه یه راهرو کوچیک پیدا می‌کنه، دل رو می‌زنه به دریا و میره جلو. ته اون راهرو، یه باغ پیدا می‌کنه، نه از این باغای معمولی! یه دنیای دیگه بود، پر از دار و درخت عجیب و غریب، پر از گلای رنگارنگ که تا حالا ندیده بود. تو اون باغ، مارهای زیادی بودن، نه یه دونه و دو تا، یه عالمه مار، ولی نه مارهای زهردار و بدجنس، انگار یه جور دیگه بودن. وسط اون مارها، یه موجودی می‌بینه که عقل از سرش می‌پره! نصف بدنش مثل یه زن زیبا بود، با موهای بلند و چشمای نافذ، نصف دیگه‌اش هم بدن یه مار بزرگ و باشکوه، با فلسای براق و رنگین. این همون جن شاماران بود، ملکه مارها.

جن شاماران با جاماسب مهربون میشه، انگار که سال‌هاست همدیگه رو می‌شناسن. از دوا درمون بهش میگه، از گیاهای دارویی که هر کدوم واسه یه دردی خوبه. جاماسب یه مدت طولانی تو اون باغ پیش شاماران می‌مونه، چیزای زیادی یاد می‌گیره، انگار که یه دنیا علم و حکمت بهش دادن. و بعدش میره شروع  به درمان مردم میکنه. 

بعد از چند وقت که معروف میشه، یه روز خبر می‌رسه پادشاه شهر مریض شده، هیچ دکتری هم نتونسته دردشو دوا کنه. آخر سر یه پیرمرد دانایی میگه دوای درد پادشاه، گوشت شامارانه! وزیر پادشاه که یه آدم بدجنس و طمع‌کار بود، دنبال جاماسب می‌فرسته. جاماسب رو پیدا می‌کنن و حسابی شکنجه‌اش میدن که بگه جن شاماران کجا زندگی می‌کنه. ولی جاماسب به شاماران قول داده بود، مردونگی نکرد و دهنش رو باز نکرد.

اما خب، تقدیر اینجوری بود که یه روز وزیر می‌فهمه جاماسب زن و بچه هم داره. تهدیدشون می‌کنه که اگه جاماسب جای شاماران رو نگه، بلایی سر اونا میاره. جاماسب بیچاره دیگه چاره‌ای نداشت، دلش شکست و جای شاماران رو به وزیر گفت.

میرن و شاماران رو اسیر می‌کنن و میارن پیش پادشاه. جاماسب هم اونجا بود، سرش رو پایین انداخته بود از شرمندگی. شاماران که این وضع رو می‌بینه، به جاماسب میگه غصه نخور، من همه چی رو می‌دونم. بعد جن شاماران رو می‌کنه به پادشاه و میگه منو سه قسمت کنین. سرم رو بدین هر کی بخوره، به همه علم دنیا آگاه میشه. تنم رو بدین هر مریضی بخوره، شفا پیدا می‌کنه. ولی دمم رو بدین هر کی بخوره، همون لحظه می‌میره.

وزیر طمع‌کار که می‌خواست همه‌ی علم دنیا رو یه جا داشته باشه و از دست جاماسب هم راحت بشه، یه نقشه‌ای می‌کشه. دم شاماران رو میده به جاماسب، تنش رو میده به پادشاه که شفا پیدا کنه، و سرش رو هم خودش می‌خوره که عالم بشه. اما نمی‌دونست که جن شاماران میتونست شکلش رو تغییر بده، و دمش رو تبدیل به شکل سر مار کرد، و سر و دم شاماران هر دو یه شکل شدن! و وزیر اشتباهی دم رو می‌خوره و همونجا جون میده. پادشاه هم با خوردن تن شاماران شفا پیدا می‌کنه. جاماسب هم که سر شاماران رو خورده بود، یه عالمه علم و حکمت پیدا می‌کنه و میشه یه حکیم بزرگ که همه مریض‌ها رو دوا می‌کنه.

بابا جان، جن شاماران نشونه برکت و داناییه. اگه کسی شانسی اونو ببینه، کاراش رو به راه میشه. چشماش خیلی قوی بود، کیلومترها دورتر رو می‌دید. تو بعضی دهاتای آذربایجان هنوزم کسانی بودن که گفتن شاماران رو دیدن، و وقتی ماری می‌بینن، یاد این قصه می‌افتن و سعی می‌کنن اذیتش نکنن، میگن شاید از نسل شاماران باشه.

این ورا، تو جنوب غربی ایران، یه چیزایی پیدا کردن که مال خیلی وقت پیشه، مال همون زمونا و نقش و نگاره هایی کشف کردن ، که نشون میده این قصه شاماران یه واقعیتی داشته، که تصاویرش رو در زیر میتونید ببینید. 

یه روزی. تو ترکیه هم یه قلعه هست که میگن خونه شاماران بوده، یه حموم قدیمی هم در ایلام هست به اسمش.

تو کرمانشاه خودمون هم که کُردها زندگی می‌کنن، خیلی به جن شاماران اعتقاد دارن. میگن رئیس همه مارها و حشرات زهرداره، هر چی مار و عقربه، زیر دست اونه. واسه اینکه از نیش و زهرشون در امان باشن، زنای کُرد هر سال یه آش نذری می‌پزن به اسم "دانه کولانه شاماران" و بین همسایه‌ها پخش می‌کنن.

آره بابا جان، شاماران یه موجود افسانه‌ایه، نصش زن بوده با موه های بلند و نص دیگه‌اش مار. یه قصه شیرین و پر از عبرت که نشون میده پاکی و مردونگی آخرش جواب میده و طمع‌کاری هم عاقبت خوبی نداره. اینا رو گفتم که بدونی این قصه‌ها فقط واسه سرگرمی نیست، یه عالمه حرف توشونه واسه زندگی.


دنیا پر از ناشناخته‌هاست... شما به کدوم یکی از این رازها بیشتر فکر می‌کنین؟ نظرتون رو بنویسین!



🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.




  • ابوداوود الحنین

یاد ایام قدیم و قصه‌های جن و پری 👻؛ چرا دیگر کمتر خبری ازشان هست؟ 🤔

سلام علیکم عزیزان دلم، نور چشمان من. الهی که خدا همیشه پشت و پناهتان باشد. 🙏💖

یادش بخیر آن روزگاران قدیم... 🕰️ نه خیلی دورها... آن زمان‌ها که خانه‌ها این همه بزرگ و پر از آهن و سیم و این دستگاه‌های جدید نبود. یک صفایی داشت، یک صمیمیتی بود 😊، خدا رحمت کند گذشتگان را. شب‌های زمستان، دور آن کرسی گرم 🔥 و پرمحبت می‌نشستیم، گوش می‌دادیم به قصه‌های شیرین بزرگترها. قصه‌هایی که هم کمی دل آدم را می‌لرزاند 😨، هم ایمانمان را قوی‌تر می‌کرد. 💪

اگر حافظه‌تان یاری کند، یا از بزرگترهایتان، خدا عمرشان بدهد، شنیده باشید، آن دوران حرف از «از ما بهترون» 🤫، همین مخلوقات نادیدنی خدا، یعنی اجنه 🧞، زیاد بود. فقط قصه نبود ها، نه جانم! خیلی‌ها بودند که خودشان چیزهایی دیده بودند 👀 یا تجربه‌هایی داشتند. یادم هست پیرمردی روشن‌ضمیر تعریف می‌کرد که در دِهشان مردی بود بسیار خداشناس و باایمان، که انگار با طایفه‌ای از اجنه خوب و مسلمان، رفت و آمدی داشت. می‌گفت این بندگان خدا، البته همیشه به اذن و خواست پروردگار مهربان، کمک حالش بودند. مثلاً اگر گرهی به کارش می‌افتاد که به دست آدمیزاد باز نمی‌شد 🤝، راهی جلوی پایش می‌گذاشتند. یا گاهی از اتفاقی خبر می‌دادند 🔮، یا کمکی می‌کردند گمشده‌ای پیدا شود ❓. البته خب، آن‌ها هم مخلوق خدا هستند، با توانایی‌هایی که شاید ما نداشته باشیم، و خب، محدودیت‌هایی که ما نمی‌دانیم. همانطور که ما انسان‌ها هم به لطف خدا، توانایی‌هایی داریم که آن‌ها ندارند. حکمت خداست دیگر، هر گلی یک بویی دارد 🌸، عزیزانم.

این قصه‌ها فراوان بود. یکی می‌گفت شب از دشتی رد می‌شدم، نوری دیدم 💡 و صدایی شنیدم 👂 که معمولی نبود. آن یکی می‌گفت در فلان خرابه‌ی قدیمی، رفت و آمدهایی هست که ما نمی‌بینیم. یکی دیگر می‌گفت گاهی از فلان باغ، صدای شور و شادی مثل عروسی 🥳 به گوش می‌رسید، بی‌آنکه کسی آنجا باشد... مردم آن زمان هم بیشتر باور داشتند 🙏، هم احترام می‌گذاشتند. می‌دانستند که عالم هستی فقط ما آدم‌ها نیستیم و خدا مخلوقات گوناگونی دارد.

اما امان از گذر روزگار... ⏳ حالا انگار اوضاع کمی فرق کرده، نه؟ 😔

حالا دیگر خیلی کمتر از این حرف‌ها به گوش می‌خورد. گویی که پای این مخلوقات خدا از زندگی شلوغ ما بریده شده باشد 🚶‍♂️💨. می‌دانم، شاید جوان‌ترهای عزیز ما، گل‌های این روزگار 🌹، که چشم باز کرده‌اند و این همه دستگاه و تکنولوژی دیده‌اند 💻📱، این حرف‌ها به گوششان یک کم غریب بیاید 🤷 یا فکر کنند افسانه است. حق هم دارند شاید، چون کمتر دیگر از این ارتباط‌ها پیش می‌آید. اما حقیقتش این است که یک چیزهایی در این دنیای ما عوض شده. این زندگی جدید، این همه پیشرفت و تکنولوژی که البته فواید خودش را هم دارد، انگار با حال و هوای آن‌ها خیلی سازگار نیست.

ببینید فرزندان خوبم، این اجنه، همانطور که گفتم، مخلوقات عجیبی هستند. در کلام خدا آمده که از شعله‌ی بی‌دود آتش 🔥 خلق شده‌اند. خب، این طبیعت نازک با بعضی چیزهای دنیای ما که کمی زمخت‌تر است، و یا جور در نیاید. از قدیم هم می‌گفتند که بعضی از این موجودات از آهن خوششان نمی‌آید 🙅‍♂️ یا شاید اذیت می‌شوند. حالا شما نگاه کنید به خانه‌های امروزی؛ چقدر آهن و فلز در ساختشان به کار رفته! 🏢 در و پنجره‌ها، وسایل خانه... انگار در یک محفظه‌ی فلزی زندگی می‌کنیم! این همه آهن و فلز، با طبیعت لطیف آن‌ها سازگار نیست ❌، و گاهی اوقات اذیتشان می‌کند.

به غیر از این، یک چیز دیگری هم هست که در این دوران ما خیلی زیاد شده: این امواج نادیدنی! 📶 همین امواج رادیو 📻، تلویزیون 📺، موبایل 📱، اینترنت بی‌سیم... این‌ها همه جا هستند، توی هوا پرند، گرچه چشم ما آن‌ها را نمی‌بیند. مثل اینکه این امواج هم، که ما نمی‌بینیمشان ولی همه جا هستند، برای آن موجودات، کمی سنگین است 😩، شاید آزارشان می‌دهد و محیط را برایشان نامطبوع می‌کند. برای همین است که در این شلوغی شهرها و خانه‌های پر از دستگاه‌های برقی و امواج، کمتر نشانی ازشان پیدا می‌شود. به همین دلیل می‌روند به جاهای آرام‌تر، به دشت‌ها 🏞️، کوه‌ها ⛰️، جاهایی که هنوز نفس می‌کشد و حال و هوای طبیعی و پاک خودش را دارد.


ما چگونه با موجودات ماوراءالطبیعه ای و اجنه ارتباط برقرار کنیم؟ 🤔

حالا من و چند نفر از دوستان قدیمی و جدید که هنوز دلمان برای آن سادگی و آن عوالم تنگ می‌شود و به لطف و مرحمت خدا گاهی توفیقی دست می‌دهد که ارتباطی بگیریم، مجبوریم آدابی را بیشتر رعایت کنیم. 🙏 خب معلوم است دیگر، نمی‌شود که در دل همین خانه‌های امروزی پر از آهن و امواج 🏘️📡 نشست و به راحتی انتظار داشت که بشود با آن موجودات ارتباط گرفت.

اول از همه، با نام و یاد خدا شروع می‌کنیم 🤲 و پناه می‌بریم به خودش. بعد، این گوشی‌های موبایل 📵 و وسایل این‌چنینی را باید کنار گذاشت. بهتر است اصلاً از خانه و شهر کمی دور شد 🚶‍♀️🌳. هم برای اینکه از این امواج دور باشیم، هم یک دلیل دیگر دارد که در حرف بزرگان دین هم آمده. هر خانه ای ساکنانی دارد، از غیر ما انسان‌ها 👻، که بهشان «عمار المکان» می‌گویند؛ (عمار المکان آهن و امواج روی آنها تاثیر گذار نیست) عمار المکان هایی که در آن مکان سکونت دارند از اجنه. خب، شاید حضور آن‌ها یا قوانین آن مکان، اجازه ندهد یا در ارتباط ما اثری منفی بگذارد. برای همین، بهترین جا، یک فضای باز و آرام است. یک دشت پاک 🌾، کنار یک چشمه‌ی آب زلال 💧، در دامنه‌ی کوهی آرام 🌄... جایی که طبیعت بکر خدا باشد و دستکاری کمتری شده باشد. (اگر هم مجبور باشیم در منزل احضارات رو انجام بدیم باید تحصین و صرف العمار انجام دهیم که این خود مبحث جداگانه ای دارد 📖)

دوم اینکه، همانطور که عرض کردم، سعی می‌کنیم از جاهایی که فلزات زیادی در آن به کار رفته، دوری کنیم. می‌رویم در آغوش طبیعت پاک خداوند 🌲🏞️، جایی که هنوز زمین و آسمانش آرامش دارد.

این کارها کمک می‌کند که هم این مزاحمت‌های دنیای جدید کمتر شود، هم خودمان با دلی آرام و فکری متمرکز باشیم، و هم آن موجودات، اگر خواست و اذن خداوند مهربان باشد، شاید راحت‌تر بتوانند نزدیک شوند و ارتباطی برقرار شود.

خلاصه کنم برایتان عزیزان دلم، این دنیا پر از شگفتی و راز است 🌍✨. پر از مخلوقات رنگارنگ خداوند که ما فقط ذره‌ی کوچکی از این خلقت بزرگ را می‌شناسیم. اینکه این ارتباط‌ها کمتر شده، شاید خودش حکمتی دارد که ما از آن بی‌خبریم. 🤷‍♂️ الله اعلم بالصواب؛ خدا خودش بهتر می‌داند. 🙌 مهم این است که همیشه قلبمان به یاد خدا بتپد ❤️، به همه‌ی مخلوقاتش، چه دیدنی و چه نادیدنی، با احترام نگاه کنیم و بدانیم که قدرت و حکمت بی‌پایان فقط و فقط از آنِ اوست.

ان‌شاءالله که همیشه دل‌های پاکتان روشن به نور ایمان باشد ✨ و در مسیر مستقیم قدم بردارید 🚶‍♂️🚶‍♀️ و خداوند مهربان حافظ و نگهدارتان باشد. 🙏💖


یا علی مدد، فرزندانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 👋




🌟✨ ابوداوود الحنین ✨🌟


 📜 مرجع تخصصی دعا نویسی و باطل السحر 🧿

با استاد ابوداوود الحنین، آرامش و گشایش را به زندگی خود دعوت کنید. 🙏


👇 راه‌های ارتباط با استاد: 👇

🆔 آیدی تلگرام (@AbuDawod2 ): ➡️ https://t.me/AbuDawod2

📞 شماره تلگرام : ➡️ 09339917756


📢 برای مشاهده نمونه کارها و مطالب مفید: 📢

🔗 کانال تلگرام: ➡️ https://t.me/Abu_Dawod

🌐 وبلاگ استاد: ➡️ https://abudawod.blog.ir


خدمات اصلی استاد ابوداوود:

✍️ دعا نویسی مجرب (برای امور مختلف: رزق و روزی، محبت، گشایش کار و...) 🛡️ باطل السحر قوی (رفع انواع سحر، جادو، طلسم و چشم زخم) ... و سایر خدمات روحانی بر اساس نیاز شما ...

💯 با اطمینان خاطر و تضمین کیفیت از خدمات بهره‌مند شوید. 💯



  • ابوداوود الحنین

 چشم سوم: دریچه‌ای به دنیای ماوراءالطبیعه 🌌


تا به حال به قدرت چشم سوم فکر کرده‌اید؟ این توانایی شگفت‌انگیز می‌تواند شما را به دنیای اسرارآمیز ماوراءالطبیعه متصل کند! در ادامه، مروری داریم بر سه حالت باز شدن چشم سوم و تجربه‌هایی که می‌توانید از آن داشته باشید:

 

۱. چشم سوم کاملاً باز: تجربه‌ای روشن و بی‌نظیر 🔮  

اگر چشم سوم شما کاملاً باز باشد، شما قادر خواهید بود دنیای ماوراء را با وضوحی شگفت‌ انگیز ببینید. در این حالت، اگر مهره موکل دار داشته باشید کافی است که مهره همراهتون باشه تا در این صورت، اشکال و موجودات ماورایی به صورتی کاملاً شفاف و با جزئیات دقیق قابل مشاهده خواهند بود. تجربه‌هایی مثل دیدن انرژی‌های خاص، تشخیص موجودات معنوی و حتی درک مستقیم پیام‌های ماورایی و صحبت های آنها و سوال و جواب گرفتن آنها از جمله ویژگی‌های این حالت است. چنین توانایی‌ای ممکن است شما را وارد دنیایی جدید از آگاهی کند که فوق‌العاده جذاب و الهام‌بخش است.


 ۲. چشم سوم به صورت جزئی باز: سایه‌هایی اسرارآمیز 🌫️  

اگر چشم سوم شما به صورت جزئی باز باشد، قادر خواهید بود انرژی‌ها و موجودات ماورایی مهره های موکل دار را مشاهده کنید، اما نه با وضوح کامل. این اشیا و موجودات به شکل سایه‌های کمرنگ و سفید با حالتی شبیه به بخار ظاهر می‌شوند. در این وضعیت، شما همچنان حضور انرژی‌ها را حس خواهید کرد، اما تجربه بصری به‌اندازه حالت باز بودن کامل چشم نخواهد بود. این حالت می‌تواند یک آغاز عالی برای کشف دنیای معنوی باشد.


 ۳. چشم سوم بسته: ارتباطی در رویا 🌙  

اگر چشم سوم شما هنوز بسته است، اصلاً نگران نباشید! شما همچنان می‌توانید با دنیای ماوراء ارتباط برقرار کنید. بهترین روش برای این حالت، پرسیدن سوالات قبل از خواب است. و مهره موکلدار را زیر بالشت بزارید، و بخوابید، با این روش، پاسخ‌های خود را در قالب رویاهایی خاص در زندگی روزمره دریافت می‌کنید. 

. این نشانه‌ها می‌توانند شما را به مسیر درست هدایت کنند و به سوالات شما پاسخ دهند.


تمرین و تمرکز: کلید باز شدن چشم سوم 🧘‍♀️🌟  

فارغ از وضعیت چشم سوم شما، تمرین‌های معنوی مثل مدیتیشن و تمرکز می‌توانند به شما کمک کنند تا ارتباطات خود با دنیای ماوراء را تقویت کنید. در این مسیر، صبوری و پیگیری می‌تواند نتایج شگفت‌انگیزی به همراه داشته باشد.

🌟📖


🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.



  • ابوداوود الحنین