بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

دعاهای قرآنی و اسلامی در خواست وسفارش انواع دعا وطلسمات بازگشت معشوق و باطل السحر بخت گشایی و زبان بند و محبت بصورت تضمینی

بزرگترین و تنها سایت رسمی استاد بزرگ علوم غریبه ابوداوود الحنین(عرب)

ابو داوود الحنین، شخصیتی شناخته شده در میان دعانویس آن و پیشگویان عرب‌زبان و فارسی زبانان است، و به دلیل رویکرد منحصر به فرد خود در استفاده از آیات قرآنی برای حل مشکلات مردم و دفع اجنه و زار، مورد توجه قرار گرفته است. او که پیشینه‌ای در مذهب صابئین مندائیان داشته، به دین مبین اسلام گرویده و در مقابل روش‌های سنتی بابا زارها که شامل برپایی مراسمات پرهزینه و قربانی کردن حیوانات است، موضع گرفته است. ابو داوود الحنین بر این باور است که باید با استفاده از قرآن کریم و بدون نیاز به مراسم گران‌قیمت، زار را دفع کرد. این دیدگاه او را از دیگر بابا زارها متمایز می‌کند که معتقدند برای دفع زار باید مراسم خاصی برگزار شود. ابو داوود الحنین اعتقاد دارد که برخی از این افراد بیشتر به دنبال منافع مالی خود هستند تا درمان واقعی افراد. کارهای او که به عنوان رحمانی توصیف می‌شوند، بر پایه طلسمات و دعاهای قرآنی استوار است و به گفته منتقدانش هدفش کمک به مردم و حل مشکلات آنها با روش‌هایی است که مبتنی بر ایمان و معنویت و قرآن کلام الله است. ابو داوود الحنین با این نگرش، تلاش دارد تا راهی متفاوت برای مقابله با مشکلات روحی و روانی ارائه دهد که در آن از قدرت معنوی قرآن کریم بهره گرفته شود. او همچنین در زمینه علوم غریبه و پیشگویی فعالیت دارد و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته است که در آن‌ها به استفاده از دعاها و آیات قرآنی برای دستیابی به اهداف مختلف پرداخته است. این کتاب‌ها شامل موضوعاتی چون پیشگویی‌ها، دعاها، اذکار، و اعمال مستحبه برای حل مشکلات و رفع بلایا هستند. ابو داوود الحنین با این رویکرد، تأثیری عمیق بر جامعه خود گذاشته و به عنوان یک شخصیت معنوی مورد احترام قرار گرفته است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

چی بگم از این جن شاماران... قصه اش خیلی قدیمی‌تر از این حرفاست، مال وقتیه که دنیا یه رنگ دیگه داشت، آدما دلشون صاف‌تر بود و جادو و جنبل هنوز تو زندگی‌شون پررنگ بود. ما پیرمردا که دیگه داریم میریم، ولی این قصه‌ها سینه‌به‌سینه چرخیده تا رسیده به ما.

 یه جوونی بود به اسم جاماسب، مردی بود پاک و بی‌غل‌وغش. یه روز با رفیقاش رفته بودن کوه و کمر پی عسل. یه غاری پیدا می‌کنن، میرن توش ببینن چه خبره. یهو راه گم می‌کنن، تاریک و ترسناک. رفیقاش که جونشون رو بیشتر دوست داشتن، جاماسب رو تنها می‌ذارن و فرار می‌کنن.

جاماسب بیچاره تو اون غار تاریک و نمور، هی این ور اون ور می‌زنه، تا راه خروج رو پیدا کنه اما راه به جایی نمی‌بره. تا اینکه یه راهرو کوچیک پیدا می‌کنه، دل رو می‌زنه به دریا و میره جلو. ته اون راهرو، یه باغ پیدا می‌کنه، نه از این باغای معمولی! یه دنیای دیگه بود، پر از دار و درخت عجیب و غریب، پر از گلای رنگارنگ که تا حالا ندیده بود. تو اون باغ، مارهای زیادی بودن، نه یه دونه و دو تا، یه عالمه مار، ولی نه مارهای زهردار و بدجنس، انگار یه جور دیگه بودن. وسط اون مارها، یه موجودی می‌بینه که عقل از سرش می‌پره! نصف بدنش مثل یه زن زیبا بود، با موهای بلند و چشمای نافذ، نصف دیگه‌اش هم بدن یه مار بزرگ و باشکوه، با فلسای براق و رنگین. این همون جن شاماران بود، ملکه مارها.

جن شاماران با جاماسب مهربون میشه، انگار که سال‌هاست همدیگه رو می‌شناسن. از دوا درمون بهش میگه، از گیاهای دارویی که هر کدوم واسه یه دردی خوبه. جاماسب یه مدت طولانی تو اون باغ پیش شاماران می‌مونه، چیزای زیادی یاد می‌گیره، انگار که یه دنیا علم و حکمت بهش دادن. و بعدش میره شروع  به درمان مردم میکنه. 

بعد از چند وقت که معروف میشه، یه روز خبر می‌رسه پادشاه شهر مریض شده، هیچ دکتری هم نتونسته دردشو دوا کنه. آخر سر یه پیرمرد دانایی میگه دوای درد پادشاه، گوشت شامارانه! وزیر پادشاه که یه آدم بدجنس و طمع‌کار بود، دنبال جاماسب می‌فرسته. جاماسب رو پیدا می‌کنن و حسابی شکنجه‌اش میدن که بگه جن شاماران کجا زندگی می‌کنه. ولی جاماسب به شاماران قول داده بود، مردونگی نکرد و دهنش رو باز نکرد.

اما خب، تقدیر اینجوری بود که یه روز وزیر می‌فهمه جاماسب زن و بچه هم داره. تهدیدشون می‌کنه که اگه جاماسب جای شاماران رو نگه، بلایی سر اونا میاره. جاماسب بیچاره دیگه چاره‌ای نداشت، دلش شکست و جای شاماران رو به وزیر گفت.

میرن و شاماران رو اسیر می‌کنن و میارن پیش پادشاه. جاماسب هم اونجا بود، سرش رو پایین انداخته بود از شرمندگی. شاماران که این وضع رو می‌بینه، به جاماسب میگه غصه نخور، من همه چی رو می‌دونم. بعد جن شاماران رو می‌کنه به پادشاه و میگه منو سه قسمت کنین. سرم رو بدین هر کی بخوره، به همه علم دنیا آگاه میشه. تنم رو بدین هر مریضی بخوره، شفا پیدا می‌کنه. ولی دمم رو بدین هر کی بخوره، همون لحظه می‌میره.

وزیر طمع‌کار که می‌خواست همه‌ی علم دنیا رو یه جا داشته باشه و از دست جاماسب هم راحت بشه، یه نقشه‌ای می‌کشه. دم شاماران رو میده به جاماسب، تنش رو میده به پادشاه که شفا پیدا کنه، و سرش رو هم خودش می‌خوره که عالم بشه. اما نمی‌دونست که جن شاماران میتونست شکلش رو تغییر بده، و دمش رو تبدیل به شکل سر مار کرد، و سر و دم شاماران هر دو یه شکل شدن! و وزیر اشتباهی دم رو می‌خوره و همونجا جون میده. پادشاه هم با خوردن تن شاماران شفا پیدا می‌کنه. جاماسب هم که سر شاماران رو خورده بود، یه عالمه علم و حکمت پیدا می‌کنه و میشه یه حکیم بزرگ که همه مریض‌ها رو دوا می‌کنه.

بابا جان، جن شاماران نشونه برکت و داناییه. اگه کسی شانسی اونو ببینه، کاراش رو به راه میشه. چشماش خیلی قوی بود، کیلومترها دورتر رو می‌دید. تو بعضی دهاتای آذربایجان هنوزم کسانی بودن که گفتن شاماران رو دیدن، و وقتی ماری می‌بینن، یاد این قصه می‌افتن و سعی می‌کنن اذیتش نکنن، میگن شاید از نسل شاماران باشه.

این ورا، تو جنوب غربی ایران، یه چیزایی پیدا کردن که مال خیلی وقت پیشه، مال همون زمونا و نقش و نگاره هایی کشف کردن ، که نشون میده این قصه شاماران یه واقعیتی داشته، که تصاویرش رو در زیر میتونید ببینید. 

یه روزی. تو ترکیه هم یه قلعه هست که میگن خونه شاماران بوده، یه حموم قدیمی هم در ایلام هست به اسمش.

تو کرمانشاه خودمون هم که کُردها زندگی می‌کنن، خیلی به جن شاماران اعتقاد دارن. میگن رئیس همه مارها و حشرات زهرداره، هر چی مار و عقربه، زیر دست اونه. واسه اینکه از نیش و زهرشون در امان باشن، زنای کُرد هر سال یه آش نذری می‌پزن به اسم "دانه کولانه شاماران" و بین همسایه‌ها پخش می‌کنن.

آره بابا جان، شاماران یه موجود افسانه‌ایه، نصش زن بوده با موه های بلند و نص دیگه‌اش مار. یه قصه شیرین و پر از عبرت که نشون میده پاکی و مردونگی آخرش جواب میده و طمع‌کاری هم عاقبت خوبی نداره. اینا رو گفتم که بدونی این قصه‌ها فقط واسه سرگرمی نیست، یه عالمه حرف توشونه واسه زندگی.


دنیا پر از ناشناخته‌هاست... شما به کدوم یکی از این رازها بیشتر فکر می‌کنین؟ نظرتون رو بنویسین!



🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟


✨ ابوداوود الحنین: مرجع دعا نویسی و باطل سحر ✨

برای ارتباط مستقیم با استاد ابوداوود به آیدی تلگرام زیر مراجعه کنید:

@AbuDawod2

همچنین می توانید برای مشاهده نمونه دعاها و طلسم ها به کانال تلگرام استاد مراجعه کنید:

Abu_Dawod

شماره تلگرام : 09339917756

وبلاگ: Abudawod.blog.ir

✅ خدمات ارائه شده:

  • دعا نویسی
  • باطل سحر
  • و ...

با اطمینان از خدمات استاد ابوداوود بهره مند شوید.




  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۴/۰۲/۲۸
  • ۳۹۰ نمایش
  • ابوداوود الحنین

ابو داود الحنین

ابوداود

ابوداود الحنین

ابوداود جادو

ابوداود جادوگر

ابوداود سحر

ابوداود علوم غریبه

ابوداوود

ابوداوود الحنین

ابوداوود جادو

ابوداوود جادوگر

ابوداوود ساحر

ابوداوود صبی

ابودلود جادو

اجنه

اجنه الق

اجنه بد

اجنه جمع چیست

اجنه ساحر

اجنه سفلی

اجنه سُفلی

اجنه سُفلی شیطانی

اجنه شیطانی

اجنه علوی

اجنه غیر مسلمان

اجنه غیرمسلمان

اجنه مسلمان

اجنه و همزادها

اجنه و گربه

اجنه واقعی

اجنه چیست

اجنه کافر

اجنه یهودی

اسطوره های ایران

افسانه ترکی

افسانه شاماران

افسانه شاهماران

باورهای غلط

باورهای قدیمی

باورهای محلی

جادو

جادو مار

جادو و اسطوره

جادوی مارها

جاماسب

جن

جن بزرگ

جن ترسناک

جن در حمام

جن دفینه

جن رحمانی

جن زار

جن زیبا

جن ساحر

جن سحر

جن شاماران

جن مسلمان

جن نگهبان گنج

جن ها

جن کافر

جنبل

جنی

جنیات

جنیان

جن‌ها

حمام شاماران

حکیم جاماسب

داستان جن

داستان جن واقعی

داستان ماورایی

داستان های آخر شب

داستان های اساطیری

داستان های ترسناک

داستان های جن

داستان های کهن

داستان های کوتاه درباره جن

دانه کولانه شاماران

درمان با اجنه

درمان با جنیان

درمان با جن‌گیری؟

شاماران جن

شاماران در ایران

شاه ماران

شاه مارها

شاهماران

قدرت جادو

قدرت جادوگران

قدرت جادوگری

قدرت جادویی

قدرت جن

قدرت زار

قلعه شاماران

قلعه شاماران ترکیه

مار جادویی

مارهای جادویی

مهره مار

مهره مار موکلدار

موجودات افسانه ای

موجودات ماوراءالطبیعه

موجودات ماورایی

نظرات (۱۴)

سلام علیکم استاد و پدر معنوی عزیزم جواب بسیار منطقی و عقلانی فرمودید یجایی خوندم در عصر منجی عالم بشریت امام مهدی زمان عج چشم برزخی انسان ها باز میشه کره زمین وارد بعد پنجم میشه و امکان سفر به ابعاد و عوالم بالاتر سرزمین های ناشناخته به کمک بال ملائکه سوار بر ابرها ،طی الارض برای مردم امکان پذیر خواهد شد یکی از ویزگی های اصلی عصر مهدویست
پاسخ:
علیکم السلام و رحمت الهی بر تو، فرزند عزیزم.
بسیار نیکو و دلنشین گفتی. این نکات که فرمودی، جملگی از بشارات بزرگ عصر ظهور منجی عالم، حضرت بقیة‌الله (عج) است که در روایات و کتب ما آمده.
بله، دقیقاً همین‌طور است. در آن دوران پرنور، حجاب‌ها کنار می‌روند و دید انسان‌ها وسعت پیدا می‌کند. این "چشم برزخی" که گفتی، به معنای قابلیت درک حقایقی فراتر از ظاهر این عالم خاکی است؛ همان حقایقی که اکنون تنها برای خواص و اولیای الهی آشکار می‌شود.
ورود به "بعد پنجم" نیز تعبیر زیبایی است که نشان‌دهنده ارتقاء سطح آگاهی و ادراک بشر در آن زمان است. در آن دوره، انسان‌ها از قید و بندهای مادی کنونی رها شده و به نوعی آزادی معنوی و ادراکی دست می‌یابند.
و اما در مورد طی‌الارض و سفر به عوالم بالاتر به کمک ملائکه و سوار بر ابرها، این‌ها نیز جملگی از کرامات و قدرت‌هایی است که به اذن الهی، در آن دوران برای مردمان پاک‌دل و مؤمن، آسان و در دسترس خواهد شد. این‌ها صرفاً افسانه نیستند، بلکه وعده‌های الهی‌اند که تحققشان با ظهور آن حضرت (عج) فرا می‌رسد.
این ویژگی‌ها، نشان‌دهنده فراگیری عدالت، نورانیت و کمال در آن عصر است که انسان به جایگاه حقیقی خود در هستی نزدیک‌تر می‌شود و پرده‌ها از مقابل دیدگانش برداشته خواهد شد.

نکته‌ای که درباره سفر بر ابرها و ابعاد مختلف فرمودی، جای تأمل دارد. بعضی‌ها ممکن است این را با سفر با هواپیما و سفر به کرات دیگر با استفاده از سفینه ها و تکنولوژی‌های امروزین اشتباه بگیرند، اما در علوم غریبه و معارف الهی، معنایی فراتر از این‌ها مراد است.
سفر بر ابرها و بال ملائکه به معنای حرکت و انتقال جسم و روح با قدرت‌های ماورایی و به اذن الهی است، نه با وسایل مادی و ساخته دست بشر. این نوع سفر، می‌تواند شامل طی‌الارض به معنای واقعی کلمه باشد که فرد در یک لحظه از مکانی به مکان دیگر منتقل می‌شود، یا سفر به عوالم دیگر و ابعاد غیرمادی هستی که با چشم عادی قابل دیدن نیستند.
البته، نمی‌توانیم این را هم نادیده بگیریم که در عصر ظهور، علوم و تکنولوژی نیز پیشرفت‌های حیرت‌انگیزی خواهد داشت، اما این پیشرفت‌ها هم در راستای کمال بشریت و کشف رازهای هستی خواهد بود، نه اینکه جایگزین کرامات و قدرت‌های الهی شود. پس، آن سفری که با بال ملائکه و سوار بر ابرها بیان شده، حقیقتی فراتر از سفر با هواپیماست که با قدرت الهی و درک عوالم بالاتر تحقق می‌یابد.
خوشحالم که چنین افکار بلند و درکی عمیق از آینده‌ای روشن داری. این نشان از بصیرت و صفای باطن توست.
در پناه حق باشی، فرزندم.

درود جانم فدای شما استاد ،یک سوالی ذهنم درگیر کرده این پیشگوئی کردید مربوط میشه به پنج سال پیش تو کانال تلگرام گذاشتیدفرمودید ارتباط با موجودات ماورائی امکان پذیر خواهد شد خداوند حجاب و پرده گذاشته موجودات غیبی نبینیم مگر با فعال کردن چشم سوم کار هر کسی نیست چطور این اتفاق میفته لطفا مختصر توضیح بدید
پاسخ:
درود بر شما فرزندم،
از محبت و ابراز لطف شما سپاسگزارم. سوال بسیار عمیق و به‌جایی مطرح کردید که نشان از ذهن کنجکاو و حقیقت‌جوی شما دارد. پیش‌بینی که پنج سال پیش در کانال تلگرام مطرح شد، به رویدادهای آینده‌ای اشاره دارد که درک و پذیرش آن در زمان حال برای بسیاری دشوار است. 
فعال شدن چشم سوم و ارتباط با موجودات ماورائی
همانطور که فرمودید، خداوند متعال برای حفظ نظم و آرامش دنیای مادی، حجاب و پرده‌ای میان ما و جهان‌های غیبی قرار داده است تا موجودات ماورائی را نبینیم و مستقیماً با آنها در ارتباط نباشیم. این پرده حفاظتی، برای حفظ تعادل روانی و زندگی روزمره بشر ضروری است.
اما در مورد پیشگویی و چگونگی وقوع آن، باید به چند نکته اشاره کنم:
 آمادگی معنوی جمعی: ارتباط وسیع‌تر با موجودات ماورائی به معنای باز شدن دریچه‌های خاصی در سطح آگاهی و انرژی بشریت است. این اتفاق نه تنها با تلاش فردی، بلکه با یک تحول جمعی در سطح معنوی و ارتعاشی انسان‌ها صورت می‌پذیرد. یعنی زمانی که بستر کلی معنوی جامعه بشری به حدی از بلوغ و آمادگی برسد که بتواند این ارتباط را مدیریت کند.
 تغییرات انرژی کیهانی: جهان هستی همواره در حال تغییر و تکامل است. ارتعاشات کیهانی و انرژی‌های سیارات و ستارگان بر زمین و ساکنان آن تأثیرگذارند. برخی از این تغییرات انرژی، ممکن است به تدریج حجاب‌ها را رقیق‌تر کرده و امکان درک عمیق‌تر از ابعاد ماورائی را فراهم آورند. این اتفاق، نه به معنی حذف کامل حجاب، بلکه به معنای امکان برقراری ارتباط آگاهانه‌تر و ایمن‌تر برای افراد است. 
  
امیدوارم این توضیحات مختصر، بخشی از ابهام ذهنی شما را برطرف کرده باشد. 

درود و سپاس بیکران استاد بزرگ ابوداوود خیلی لذت بردم قبلنا ازتون خواهش کرده بودم اینجور مطالب بذارید خواسته بنده حقیر اجابت کردید دست بوس شما هستیم ارادت
پاسخ:
درود بر شما شاگرد عزیز و قدرشناس! خوشحالم که این مطلب مورد پسندتون واقع شده و تونسته رضایت شما رو جلب کنه. وظیفه ماست که این مطالب رو در اختیار شما عزیزان قرار بدیم و از این که تونستیم خواسته شما رو اجابت کنیم. 

از شما بابت این مطلب ارزشمند و پرمحتوا سپاسگزارم.
خدا قوت ابوداود الحنین ! خیلی عالی بود. منتظر کارهای بیشتری از شما هستیم.
پاسخ:
خواهش میکنم 🌹 
خوندن اینجور قصه‌ها آدم رو به فکر فرو می‌بره. ممنون از نویسنده‌ی محترم ابوداوود الحنین کبیر .
پاسخ:
ممنونم بابت نظر مثبت شما 🌹🌹🌹
اطلاعات جالبی در مورد باورهای مردم مناطق مختلف ایران در این داستان بود. سپاس از شما استاد ابوداوود .
پاسخ:
خواهش میکنم عمو جان 🙏🏼 🙏🏼 
چقدر این قصه پر از حکمت و عبرته! ممنون که یادآوری کردید.
پاسخ:
خواهش میکنم باباجان 🌹🌹🌹
این داستان من رو برد به یه دنیای دیگه. خیلی ممنونم از نویسنده‌ی استاد ابوداوود الحنین کبیر
پاسخ:
خدا رو شڪر 🌹🌹 خیلی خوشحال شدم 💐💐
چه قلم گیرایی دارید! از خوندن این مطالب سیر نمیشم. ممنون از زحماتتون.
پاسخ:
خواهش میکنم عمو جان ممنونم بابت نظر زیباتون 🌹 🍃 
خیلی عالی بود! من تا حالا این داستان رو به این قشنگی نشنیده بودم. سپاس فراوان.
پاسخ:
ممنونم بابت نظر زیباتون🌹🌹
واقعاً لذت بردم از خوندن این قصه قدیمی. ممنون که به اشتراک گذاشتید.
پاسخ:
خواهش میکنم 🌹
دست شما درد نکنه، خیلی زیبا و شیوا این داستان واقعی رو تعریف کردید.
پاسخ:
زند باشید انشالله 🌹 
چه داستان دلنشینی بود! ممنون از نویسنده بابت این روایت جذاب.
پاسخ:
سر شما درد نکنه 🌹

بله درسته این داستان واقعی هست، از پدرم شنیده بودم

سپاسگذارم استاد از اینکه اینقدر زحمت می‌کشید واسه ما بدون هیچ چشم داشتی این همه اطلاعات رو دست ما میدید😍😍😍

پاسخ:
خواهش میکنم عمو جان ❤️
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">