ابوداوود الحنین تسخیرشده را این چنین تعریف میکند: “تسخیر شده یا جنزده، کسی را گویند که چنان تحت تأثیر افکار و عقاید قدرتهای خارج از وجود خود است که او را وادار به اعمال و رفتارهایی میکند که خارج از اراده او است” وی ادامه میدهد کاملترین شکل تسخیر در آن دسته از افرادی است که “اسکیزوفرنی” دیده میشود که تمام رفتار و کردارشان تحت تأثیر غیر قرار گرفته است. در هذیان یک بیمار از یک قبیله یا منطقه دورافتاده، حلول شیطان یا اجنّه یا تسلط قهرمانهای مذهبی یا اسطورهای همان ناحیه را میبینیم . تسخیر نسبی
در اغلب فرهنگها ، خیلی بیشتر از تسخیر کامل مشاهده میشود . در اغلب متون “تسخیر” زیر عنوان تاریخ « هیستری »مطالعه میشود. یونگ تابوهای مختلف را با حوزههای متفاوت روان انسان متناظر میداند که چنانچه فعال شوند ممکن است به “روحباختگی” یا تسخیرشدگی منجر شوند، و از آنجا که روان انسان اولیه به راحتی تسلیم احساسات مخرب میشود، همهگیر شدن حالت تسخیرشدگی میتواند عواقب اجتماعی و فردی فاجعهباری به دنبال داشته باشد.
در کتاب خود به یک تظاهرات جمعی در قرن چهاردهم بعد از شیوع طاعون و همهگیری راهبه های گرفتار شیطان در صومعه ها اشاره کرده است.
حلول روح ـ باد در شخص و پیوستنش با او، رابطهایی را میان آن دو پدید میآورد . در تبیین این پیوستگی اصطالحاتی مانند “سوار میزبان شدن”، “در میزبان حلول کردن”، “مهمان او شدن” و “با او ازدواج کردن” به کار میبرند که بر رابط های پویا، ناپایدار و نامعین دلالت میکنند.
با توجه به نقش فرهنگ، عقاید و ارزشهایی که در یک زمان و در یک منطقه جغرافیایی حاکم است، نمودهای تسخیر یا مرگ جادویی است که برای بسیاری از گروههای بدوی شناخته شده است: مرگ در اثر ترس از جادو و یا نقض کردن یک تابو حتی گاهی از عبارت “از ترس مردن” استفاده میشود. در دوبوک شخص مبتلا دچار حمله شُبهِ صرع میشود و از آنجایی که بیشتر در میان یهودیان اتفاق میافتد درمان آن در کنیسه صورت میگیرد.
- ۰۲/۰۲/۲۱